کتاب مردی تنها بر روی صندلی نوشته مالکاژدر خانمحمدی روایتگر ۲۹ داستان کوتاه و جذاب است. این اثر توسط انتشارات مانیان منتشر شده است.
به پیادهروی علاقه داشت. نه از سرِ شوقِ ورزشکار بودن که از سرِ اجبار. سن و سالش بالای پنجاه بود و مثلاً خود را قانع میساخت که به تحّرکِ بدنی نیاز دارد تا خود را سرحال و آماده نگهدارد. صبحها میرفت یا عصرها. غالباً صبحها اوّل وقت بامداد، پیش از سر بر آوردن آفتاب عالمتاب، دو سه نفره میرفتند و عصرها تنها.
صبحها با برخی از دوستان یا همکارانش میرفت. چه عکسهایی خاطرهانگیزی که از چشم اندازهای گوناگونی که با هم یا تکی در فصلهای رنگارنگ سال میگرفتند. بعدها آنها را هم در موبایلها به دیگر کسان و بستگان خود با افتخار نشان میدادند. بشر است و گاهی همان حال و هوای دوران کودکی به کلّۀ کوچکش میزند تا به آن دوران برگردد. به قول معروف، کودک درونش سر از خواب خوش گذشته برمیدارد.