نوشتار پنجم از گزیدۀ هشتگانۀ داستانهای رضوی را پیش رو دارید.. در کتاب شهد شیرین شفا هم به روال جلدهای قبل تعداد سی سرگذشت از سی روایتگر شفا یافته از درگاه پربرکت مولا امام رضا(ع)، پیشکش شما گرامیان میشود.
بامداد دلانگیزی است. باران نمنمی که میبارد و نرمهبادی که به آرامی در وزش است، بوی بهار و باران و شکوفه را در پهنۀ آسمان شهر میپرا کند. خستهام و از غربت شهر، به امام غریب پناه آوردهام.
در حالوهوای روحانی حرم، کمی دلم باز شده و تصمیم میگیرم تا اندیشههای درهم ریختهام را جمعوجور نمایم. از تبریز آمدهام. پنجاه و چند سال است که آرزوی دیدار داشتهام و به دلایلی این توفیق نصیبم نشدهاست،تا اکنون که .. شب سال گشت، هنگامیکه در فکر آماده کردن سفرۀ هفت سین و ماهی و سبزه و سماق و سیب و... بودم،بهیکباره تلفنم زنگ زد و از آن سوی سـیم کسی مرا بـه مشهد فرا خواند.