کتاب سه پرسش، داستان کوتاهی از لئو تولستوی، نویسنده برجسته روس و خالق رمان جاودان «جنگ و صلح» است، روایت روزگاران دوری ست که چندین پرسش ذهن پادشاهی را به خود مشغول کرده بود. پادشاه اگر می دانست چه وقت برای شروع کاری مناسب است، به چه کسی باید بیشتر توجه کند و از چه کسانی باید دوری گزیند و از همه مهم تر اینکه انجام دادن چه کارهایی در اولویت قرار دارند، بدون شک هرگز در انجام مسئولیت هایش دچار اشتباه نمی شد.
در روزگاران دور، سه پرسش اساسی در ذهن پادشاهی مطرح میشود. او با خود فکر میکرد اگر بتواند بفهمد چه کاری از همه مهمتر است، چه زمانی بهترین زمان انجام کارها است، و در نهایت به چه کسی باید توجه کند؛ تمام مشکلاتی که در قبال مسئولیتهایش داشت حل میشود.
او برای پاسخ به این سه پرسش پاداشی درخور در نظر گرفت. مردم و عالمانی نزد او میآمدند و پاسخهایی که از نظرشان درست بود را ارائه میکردند. اما در نهایت هیچکدام از پاسخهای آنان به کار نیامد؛ تا اینکه مرد فرزانه و عزلت نشینی بدون چشمداشت به پاداش شاه، روزی را با او میگذراند تا او به جواب سوالاتش برسد. و در نهایت پادشاه متوجه میشود که جوابهای همین مرد، هوشمندانهترین پاسخها است.
سه پرسش داستانی است که به مضمون عمیقی میپردازد؛ مضمونی فراموش شده در روزگار ما. شلوغی و هیاهوی زندگی امروز توجه ما را آنقدر درگیر اتفاقات آینده یا حسرتهای گذشته میکند که حال را فراموش میکنیم. این کتاب کوچک قصد دارد همین مسئله را روشن کند. قرار است به سادهترین شکل و از سرراست ترین مسیر راهکاری عملی برای درک ضرورت زیستن در اکنون ارائه کند. بعد از تمام گفتمانها و بحثهای روانشناختی، فلسفی و علمی؛ انسان امروز نیاز دارد که راه حلی ساده برای مشکلات پیش رویش برگزیند؛ به این دلیل که زندگی مدرن وقت و تمرکز لازم برای ساعتها مطالعه و بررسی و تمرین کردن را از او گرفته است.
نثر و زبان تولستوی در این اثر به دور از پیچیدگی و تکلفهای مرسوم ادبی است. این سادگی و و شفافنویسی در تمام آثار او دیده میشود و میتوان گفت تبدیل به امضایی شده که آثار این نویسنده شهیر روس را با آن میشناسند.
با خواندن سه پرسش قرار است از ریتم زندگیتان کاسته شود، از هیاهوی آینده کنده شوید و در لحظه زندگی کنید؛ این چیزی است که تولستوی انتظار آن را دارد.
لئو تولستوی در یک خانواده اصیل و اشرافی در نزدیک مسکو متولد شد؛ پدر او کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی بود. لئو تولستوی در دو سالگی مادرش را و در نه سالگی پدرش را از دست داد و پس از آن سرپرستی او به عمهاش تاتیانا رسید. او در سال ۱۸۴۴میلادی در رشتهی زبانهای شرقی در دانشگاه قازان نامنویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. از آن رشته به رشته حقوق رفت تا با کسب دانش وکالت به زندگی نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او واگذار شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی به رنج آنان پایان دهد.
او در سال ۱۸۴۷ میلادی دانشکده حقوق را رها میکند و به زادگاهش بازمیگردد. سال ۱۸۵۱ تولستوی در ارتش نامنویسی میکند و به مأموریت قفقاز که در آن زمان تازه به دست روسها افتاده بود میرود. او در تابستان همان سال، اثر خود «کودکی» را مینویسد.
تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفهای را آغاز میکند. بودن در جنگ، دستمایه پایهای برای رمانها و داستانها در دسترس او میگذارد و با نگاه جستوجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشتههایش را پربارتر میکند.
او در سال1862 با سوفیا آندره یونا برس ازدواج میکند که حاصل آن سیزده فرزند بود.
او پس از ازدواج به اوج دوران نویسندگی خود میرسد؛ هرچند که این ازدواج یکی از پرحاشیهترین ازدواجهای تاریخ ادبیات است.
امکان مطالعه این اثر به صورت پی دی اف در فراکتاب ممکن نیست. اما شما میتوانید با نصب اپلیکیشن فراکتاب نسخه صوتی این اثر را به رایگان دانلود کرده و استفاده کنید.
پادشاه برگشت و مردی را دید با ریش های بلند که از سمت بیشه می دوید. مرد دستش روی شکمش بود در حالی که خون از زیر دستانش بیرون می ریخت. وقتی به پادشاه رسید در حالی که ناله می کرد بیهوش شد و به زمین افتاد. پادشاه و مرد عزلت نشین لباس های مرد را از تنش خارج کردند. جراحت بزرگی در شکمش بود. پادشاه تا جایی که می شد زخم را شست و آن را با دستمالش و حوله ای که مرد عزلت نشین به او داده بود بست. اما خون بند نمی آمد؛ پادشاه چندین بار دستمال خونین را عوض کرد، شست و دوباره زخم را بست. وقتی خون ریزی قطع شد، مرد آرام شد و چیزی برای نوشیدن خواست.
پادشاه برایش آب آورد. کم کم خورشید غروب کرد و هوا سرد شد. پس پادشاه با کمک مرد عزلت نشین مرد زخمی را به داخل کلبه بردند و روی تخت گذاشتند. مرد روی تخت خوابید چشمانش را بست و آرام گرفت. پادشاه اما از راه رفتن زیاد و رسیدگی به آن مرد به قدری خسته شده بود که همان جا در آستانه در به زمین افتاد و در جا به خواب رفت. خوابی عمیق در آن شب کوتاه تابستانی. وقتی صبح از خواب بیدار شد، طول کشید تا به یاد آورد کجاست و آن مرد ژولیده غریبه ای که روی تخت دراز کشیده و با چشمان براقش به او زل زده است کیست؟
در نرم افزار فراکتاب امکان دانلود رایگان کتاب صوتی سه پرسش فراهم شده است.
مشخصات کتاب سه پرسش در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ارائه دهنده: | استودیو ماه آوا |
نویسنده: | لئو تولستوی |
مترجم: | پریسا سالارفر |
گوینده: | میلاد تمدن |
موضوع: | داستان کوتاه |
قالب: | صوتی رایگان |