کتاب همیشه جاری نوشته نادر ریاحیسامانی و در نشر مهرستان به چاپ رسیده است. نهاد وقف طی قرنهای متمادی پیشران تحولات درخورتوجهی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در کشورمان و در کشورهای اسلامی بوده است.
وقف بهعنوان یکی از سنتهای ریشهدار دینی، جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی دارد. در مانایی و زایایی این نهاد ارزشمند، سرمایۀ اجتماعی رکن مهمی به شمار میآید. با این حال تحولات چشمگیر زمانۀ ما، انطباق و روزآمدسازی نهاد وقف با واقعیات و نیازهای جدید را ضروری میسازد.
در سایۀ پیچیدهترشدن مسائل جوامع و ناکافیبودن ظرفیت دولتها و نیز تمایل به عمل جمعی و کسب هویت از این مسیر، گرایش به مشارکت، بسترساز رشد سازمانهای مردمنهاد در دو قرن اخیر بوده است. در جوامع مختلف، به موسسههای خیریه نیز بهعنوان یکی از انواع این سازمانها، توجه و از آنها استقبال شده است.
بسیاری از علاقهمندان به انجام عمل خیر، بهدنبال یافتن راهیاند تا ضمن اطمینانیافتن از ماندگاری آن، با محدودشدن اختیارات خود مواجه نشوند. انتخاب هر یک از دو مسیر وقف و ایجاد موسسۀ خیریه، اقتضائات متفاوتی در این زمینه دارد؛ لذا تبیین هر یک از این دو مسیر و الزامات و پیامدهای آنها، میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد. کتاب همیشه جاری در پی آن است تا ضمن تبیین دو مسیر پیشگفته، راهکاری تلفیقی از جمع میان آن دو ارائه دهد.
ایران تا پیش از سال 1327 نظام سازمانیافتهای برای برنامهریزی توسعۀ کشور نداشت؛ البته تشکیل کمیسیون اقتصادیات در سال 1303 زمینهساز پیدایش تفکر برنامهریزی شد. اولین برنامۀ توسعۀ ایران نیز، قبل از انقلاب اسلامی، طی سالهای 1327 تا 1334 با اعتبار 62 میلیارد ریال اجرا شد. دومین برنامۀ توسعه نیز از سال 1336 تا 1341 در بخش کشاورزی، ارتباطات و مخابرات، صنایع و معادن و خدمات اجتماعی و شهری تنظیم و به مرحلۀ اجرا درآمد.
برنامۀ سوم توسعه طی سالهای 1341 تا 1346 با تأکید بر کشاورزی و مباحث اجتماعی و صنایع کوچک شکل گرفت. در چهارمین برنامۀ توسعه از سالهای 1347 تا 1351 بر سرمایهگذار داخلی و خارجی تأکید شد. پنجمین برنامۀ توسعه در سالهای 1352 تا 1356 با افزایش قیمت نفت و توسعه در بازرگانی بینالمللی تدوین و اجرا شد.