کتاب اقتصاد نهاد وقف اثر ناصر جهانیان توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
«اقتصاد نهاد وقف» در تمدن قدیم اسلامی با ایجاد سازمانهای عرضه و تقاضای وقفی و هماهنگی با نظام تدبیر وقف، خدمات شایانی را به جوامع اسلامی ارائه کرد. متأسفانه پس از افول تمدن قدیم اسلامی، اقتصاد نهاد وقف هم دچار افول شدید و انواع آفتها و آسیبها، بهویژه «آفت موقوفهخواری» شد. پس از انقلاب اسلامی در ایران، پیشرفتهای خوبی در اقتصاد نهاد وقف پدید آمده، اما با توجه به طراز انقلاب اسلامی و ظرفیت مردم و ثروتهای کشور، میتوان گفت که این نهاد در ایران از وضعیت مطلوبش فرسنگها فاصله دارد. کتاب پیشرو تلاشی است برای درک عمیق آسیبهای نهاد وقف و ارائه راهبردها و الگوهای عملیاتی در سطوح مختلف برای دولت اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و بنگاههای وقفی، تا مسیر آینده «پیشرفت اقتصاد نهاد وقف» اولا برای ایران اسلامی و ثانیا برای جهان اسلام هموار گردد.
پس از افول تمدن قدیم اسلامی در قرن هجدهم و همراه با ظهور تمدن سکولار سرمایه سالارانه غرب و هجوم استعمار به کشورهای اسلامی استبداد زده و به خواب رفته در قرون نوزدهم و بیستم اقتصاد نهاد وقف دچار افول شدید و انواع آفتها و آسیبها گشت و عمدتاً مردم و فقهای اسلام بودند که تا حدی از اضمحلال این نهاد جلوگیری کردند.
اگر چه کشورهای اسلامی با آسیبهای متنوع و در برخی موارد متمایزی در زمینه نهاد وقف رو به رو شدند اما میتوان اقتصاد نهاد وقف کشورهای سلامی را از حیث نوع آسیبهای حقوقی مدیریتی و کارآمدی به چهار دسته از اقتصادها تقسیم بندی کرد: ۱- الگوی مصر و کشورهای عربی مانند عراق، سوریه، لبنان ،اردن ،سودان لیبی و الجزایر که مطابق مدل مصر در بیشتر سیاست های مربوط به اوقاف مانند ممنوعیت وقف خانوادگی عمل کرده اند. 2- الگوی مراکش و کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، یمن پیش از انقلاب دهه شصت قرن بیستم و تعدادی از امیرنشینهای خلیج فارس که عمدتاً به سمت وقف مسجد و قرآن کریم منتقل شده اند. ۳- الگوی ترکیه عثمانی و آتاتورکی. ۴- الگوی ایران شیعی