کتاب قصه یلدا (جلد هشتم) هشتمین جلد از مجموعه «فرهنگ قصهشناسی یلدا» اثر علی خانجانی است که در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است و شامل 466 روایت داستانی است.
مجموعهی ۱۶ جلدی «فرهنگ قصهشناسی یلدا» اثر علی خانجانی با معرفی ۸ هزار روایت شفاهی به ثبت رسیده از قصههای ایرانی، از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است. این مجموعه حاصل تلاش پنج ساله ۷۰ نفر از کارشناسان، پژوهشگران و ویراستاران است. در این مجموعه بیش از ۸ هزار روایت از قصههای شفاهی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است و به جرأت میتوان گفت که تقریباً تمامی قصهها و افسانههای اقوام ساکن در ایران زمین پس از بررسی ۲۲۲ منبع مختلف در این مجموعه گردآوری شده است.
همچنین؛ این مجموعه علاوه بر معرفی راویان، نویسندگان و گردآورندگان قصهها و افسانههای ایرانی و درج خلاصه روایتهای جمعآوری شده، اطلاعات ارزشمندی درباره بنمایهی هر قصه، پیامهای اصلی و فرعی قصهها، شخصیتهای انسانی و غیرانسانی موجود در هر قصه را عنوان میکند. یافتههای دیگر پژوهشی شامل دعاها، سوگندها، نفرینها و دشنامها از دیگر مواردی است که در این مجموعه به مخاطب ارائه میشود و میتواند زمینهساز بسیاری از فعالیتهای تحقیقی و رفتارشناسی اقوام و جوامع بر اساس قصهها و افسانههای هر دیار باشد.
اولیای تربیتی اعم از والدین، معلمان، مربیان و تمامی علاقهمندان به قصهگویی مخاطب این مجموعهاند و افراد به راحتی میتوانند قصههای مورد نظر خود را با توجه به بخش پند و اندرزهای الفبایی شده و موجود در «پندستان» این مجموعه خیلی سریع شناسایی کنند و مسیر کوتاهتری برای دسترسی به قصههای مورد نظر خود و شنوندگانشان داشته باشند.
در یک روز گرم تابستان گنجشکی به آبی که پای درخت انار ترشی جمع شده پناه میبرد. از آن میخورد و بالهایش را در آن میشوید. در همین لحظه اناری روی گنجشک میافتد و او را مجروح میکند. گنجشک که خشمگین شده، به انار ترش پرخاش میکند. انار که از گنجشک بزرگتر است، معترضانه میگوید: اصلا تو این جا چه میکنی؟ مشاجرهی انار و گنجشک به درازا میکشد و چون هیچکدام حاضر نمیشود عذرخواهی کند، به خانهی کدخدا میروند تا میان آنها داوری کند.
کدخدا در حالی که روی ایوان خانه در حال قلیان کشیدن است، پس از شنیدن ماجرا از آنها میخواهد، آشتی کنند؛ اما باز هم هیچکدام راضی نمیشوند. کدخدا که حوصلهاش سر رفته است، مباشر گردنکلفتش را صدا میزند و میگوید فوری سر این گنجشک پررو را لب باغچه ببر و انار را دانه کن، به دست عیال بده تا انار دونهمسما درست کند.