کتاب الگوریتم جهاد (جلد اول)، اثر استاد عبدالحمید واسطی تلاش میکند تا مراحل قدم به قدم دستیابی به فهم موجه از دین را مبتنی بر اصول و فقه جواهری ارائه کند و در هر مرحله شاخصهای اعتبارسنجی دادهها و پردازشها نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد.
علم اصول فقه که مبناسازی برای استنباط موجه را به عهده دارد، سبدی از مبانی و نظریههای پشتیبان برای استنباط را در اختیار قرار داده است؛ ولی مسیر قدمبهقدم استنباط که این مبانی و نظریههای پشتیبان در آن مسیر جانمایی شده باشند، بیان نشده است، لذا نیاز به «روش» برای رسیدن به نتایج و نیاز به تبیین مراحل قدمبهقدم تحقق آن روش، سبب توجه به «الگوریتمها» شد.
الگوریتم، اصطلاحی ریاضی است که برای تعیین مراحل قدمبهقدم حل یک مساله و انجام یک کار با تمام جزئیاتش به کار میرود و با استفاده از آن، به دقیقسازی پرداخته میشود تا در کوتاهترین مسیر و بدون خطا به نتیجه رسیده شود.
در کتاب الگوریتم جهاد تلاش شده است تا میان کارکرد الگوریتمها و عملیات استنباط فقهی ارتباط برقرار شود و مسیر قدمبهقدمی که فقهاء در استنباط حکم طی میکنند، تبیین شود و البته این تبیین براساس مبانی اصول فقهی و با استفاده از عملیات میدانی خود فقهاء صورت گرفته است.فقیه، در مسیر کلی استنباط، ابتدا با مساله روبرو میشود، سپس به ادله مراجعه میکند تا پاسخ مساله را پیدا کند.
این مسیر، حداقل با طی فرآیندهایی انجام میشود. نویسنده این فرایندها را شامل فرآیندهای مسالهشناسی، کشف حداکثری آیات و روایاتی که احتمالا به مساله مربوط میشوند، کشف حداکثری قرائنی که احتمالا به مساله مربوط میشوند، تصفیه اولیه گزارههای غیرموجه، تنظیم و ترتیب ادله، تولید اصل اولیه عقلی و عقلایی، استظهار از ادله قرآنی و فرآیند جمع دلالی ادله قرآنی برمیشمارد.
فرآیندهای استظهار از روایات، بررسی انسجام روایات با قرآن، جمع دلالی روایات، یافتن حداکثری اقوال فقهاء در حکم مساله و استدلال آنها، بررسی تطبیقی میان نتایج حاصل شده با استنباط انجام شده توسط فقهاء، تشخیص اصلهای محتملا متناسب با مساله، ایجاد انسجام میان اصلهای احتمالی جاری در مساله، تطبیق اصل بر مساله و صدور حکم، کشف تبعات و لوازم اجرایی حکم شرعی، حل مشکلات احتمالی اجرای حکم و فرآیند صدور متن فتوا از دیگر فرایندهای مسیر کلی در استنباط میباشد.
هر کدام از مراحل فوق، نیازمند پاسخ به این سوال است که «این فرآیند چگونه باید اجرا شود؟»؛ کتاب الگوریتم اجتهاد به دنبال پاسخ به این سوال در مراحل فوقالذکر است و در چهار جلد پیشبینی شده است.
جلد اول؛ الگوریتم مساله شناسی، دلیلیابی و قرینهیاب؛
جلد دوم را الگوریتم استظهار از ادله؛
جلد سوم را الگوریتم جمع دلالی؛
جلد چهارم، الگوریتم اصول عملیه
کتاب حاضر، جلد اول از این مجموعه است که تلاشی برای دقیقسازی و شاخص سازی در فرآیندهای استنباط، در سه محورِ «مساله شناسی، دلیلیابی و قرینهیابی» است و در ۱۴ بستۀ روشی که حاوی ۱۲۰ دستورالعمل علمی برای رسیدن به استنباط روشمند است، ارائه شده است. این الگوریتم، در یک مصداق که «تعیین حکم هبه زوج به زوجه» است در همین کتاب تطبیق شده و با نتایج استنباطات فقهاء مقایسه و ارزیابی گردیده است. این ارزیابی نشان داد که میتوان از این الگوریتم با اطمینان استفاده کرد.
مولف کتاب الگوریتم جهاد در خصوص این بستههای ۱۴گانه میگوید: بسته اول به روش مواجهه با مساله و تبدیل موضوع به مساله و به اصطلاح فقهی و اصولی چگونگی «تحریرالمساله یا تنقیحالمساله یا تنقیح محل نزاع» میپردازد. بسته دوم، مربوط به چگونگی تحلیل مفردات مساله و معنای لغوی آنهاست، بسته سوم به چگونگی دست یابی به تعریف اصطلاحیِ مفردات مساله پرداخته است؛ بسته چهارم چگونگی احتمالپردازی برای تعیین انواع حالات محتمل در مساله را بررسی میکند.
بسته پنجم به مرحله دلیلیابی وارد میشود و چگونگی تشخیص مفاهیم مرتبط و کلیدواژهای لازم برای جستجو در ادله مربوط به مساله و چگونگی دست یابی حداکثری به ادله را بیان میکند؛ بسته ششم، روش قدمبهقدم جستجوی حداکثری نسبت به آیات مرتبط را ارائه کرده است؛ بسته هفتم روش قدمبهقدم جستجوی حداکثری در روایات را توضیح داده است به طوری که به اصطلاح فقهی و اصولی، «یأس عن الفحص» حاصل شود. از بسته هشتم وارد به مرحله «قرینهیابی» میشویم تا بتوان تمام قرائن محتملی که ممکن است مدلول ادله را تحت تاثیر قرار دهد و اکتشاف شود؛ لذا بسته نهم به چگونگی کشف قرائن عقلی میپردازد و بسته دهم چگونگی کشف مقاصدالشریعه را بیان میکند؛ بسته یازدهم چگونگی کشف عمومات فوقانی و مذاق شارع را توضیح داده است، بسته دوازدهم به چگونگی کشف اشباه و نظائر براساس قرائت شیعی پرداخته است و در قسمت پایانی، بسته سیزدهم چگونگی کشف اسباب نزول آیات و بسته چهاردهم چگونگی کشف اسباب صدور احادیث را توضیح داده است.
با طی این مراحل، مجموعه ادله و قرائن مرتبط با مساله آماده شده است تا به مرحله استظهار برود که جلد دوم این مجموعه به الگوریتم استظهار اختصاص دارد.
فقهاء عظام در طول زمان در استنباطات فقهی، براساس روشهایی که مبانی آنها در علم «اصولفقه»، مستندسازی شده است عمل کردهاند، ولی به علت عدم برجسته بودن مباحث روششناختی، روش اِعمال شده، در پشتصحنۀ تحلیلهای آنها قرار گرفته است که در برخی موارد به سرعت قابل تشخیص و در برخی موارد نیاز به اکتشاف و اصطیاد دارد.
تلاش این کتاب برای یافتن پاسخ سوال زیر است: آیا میتوان این روشها را با تمام جزئیاتی که در ذهن فقیه میگذرد کشف کرد و شبیهسازی نمود؟
اگر استنباط (اجتهاد در اصطلاح فقهی)، تلاش معرفتی روشمند برای کشف موجّه «نظر شارع= حُکم» در مورد «فعل مکلف» باشد و اگر عملیات استنباط و اجتهاد (فرایند استنباط)، فعل و انفعالاتی باشد که فقیه برای کشف نظر شارع، بهصورت مرحلهبهمرحله انجام میدهد تا از نقطه شروع (مواجه با مساله)، به نقطه پایان (صدور فتوی) برسد؛ و اگر روششناسی و ارائه الگوریتم که تعیین و توصیف دقیقِ مرحله بهمرحله و قدمبهقدمِ عملیات حل یک مساله است، بهطوری که نقطه آغاز و پایان، تعداد مراحل، ترتّب منطقی مراحل، دستورالعملهای اجرایی در هر مرحله بدون حفره میان دستورالعملها، توصیف شده باشد، آنگاه بهنظر میرسد که میتوان عملیات اجتهاد و استنباط را بهصورت الگوریتمی توصیف کرد.