کتاب اصول فقه و هرمنوتیک روش شناختی نوشته مسعود فیاضی منتشر شده توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی می باشد.
یکی از اولی و ضروریترین اقدامات برای ارتقای اصول فقه و پاسخگویی بیشتر آن نسبت به مسائل جدید فقهی تبیین نظریه فهم متن باشد. از این جهت، این تحقیق تلاش میکند مقدمات رسیدن به نظریه فهم متن یا نظریه فهم مراد شارع از منابع متنی را فراهم کند.
از آنجا که هرمنوتیک روششناختی که از قرن نوزدهم توسط شلایر ماخر آغاز شده و توسط ویلهلم دیلتای، امیلیو بتی و اریک دونالد هرش به بلوغ خود رسیده نیز همین دغدغه را داشته است و در این راستا تلاش کرده در قالب نظریه فهم متن، روش فهم مراد جدی متن را تبیین کند، این تحقیق نظرات آنها را نیز نقد و بررسی کرده و نقاط مثبت آنها را اقتباس نموده است. به دلیل اینکه این تحقیق در پی آن است که تصویری اجمالی از نظریه فهم متن اصولیان ارائه دهد، ساختار تحقیق به گونهای است که ابتدا مبانی فکری و فلسفی مورد نیاز نظریه، شامل مبانی مصدرشناختی، معرفتشناختی و سپس مبانی معناشناختی و نهایتا مبانی متنشناختی را معلوم کرده سپس نظریات فهم متن هرمنوتیستهای روششناختی را ارائه و نقد کند.
«اصول فقه» روششناسی استنباط احکام شرعی در فقه است و از این جهت در زمره دانشهای آلی طبقهبندی میشود. از آنجا که قرآن کریم، سنت شریف و عقل منابع اصلی استنباط احکام شرعی هستند، پس در اصول فقه از قواعد و ابزارهای لازم برای استنباط احکام از منابع مزبور بحث میشود. در بین سه منبع مزبور دو منبع مهم یعنی قرآن کریم و سنت شریف، به صورت متنی در اختیار ما هستند و از این جهت بخش عمدهای از مباحث اصول فقه باید ناظر به طریقه استنباط احکام از آنها باشد.
بخش «مباحث الفاظ» متولی به انجام رساندن همین رسالت است و میکوشد ابزارهایی را در اختیار فقیه قرار دهد تا فقیه به کمک آنها بتواندمراد شارع را از این دو منبع متنی بفهمد و حکم شرعی موضوع مورد بحث را معین نماید. عمده ابزارهای استنباطی نیز که در این بخش مورد بحث قرار میگیرند، برگرفته از رویههای عقلایی در محاورات عرفیشان هستند، زیرا شارع مقدس در بیان مراداتش هیچ رویه دیگری غیر از رویه جاری عقلا در محاورات عرفیشان ندارد.