کتاب تاثیر مبانی کلامی بر الگوی پیشرفت نوشته احمد شعبانی و منتشر شده توسط سازمان انتشارات پزوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
یکی از معضلهای اساسی در تدوین برنامهها در حکومت دینی غیرسکولار، چگونگی اشراب مبانی نظری دین در برنامههاست. در مقوله تدوین الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت نیز این مسئله اساسی مطرح است که چگونه میتوان مبانی نظری دین اسلام را در الگوی مذکور، اشراب کرد و به عبارتی دیگر، مکانیزم تاثیر مبانی دینی در تدوین الگوی پیشرفت چیست؟ این، یک مسئله کلان است که از جمله مسائل زیرمجموعه آن، چگونگی تاثیر مبانی کلامی در تدوین الگوی پیشرفت میباشد.
اثر حاضر در پی حل مسئله اخیر است و میخواهد بداند چگونه و با چه سازوکاری میتوان میان مبانی کلامی دین اسلام_بهعنوان یک دسته از مبانی نظری اسلام _و الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت_ بهعنوان یک برنامه و نقشه راه کلان جهت پیشرفت همه جانبه جامعه اسلامی ابران ارتباط برقرار کرد و آن مبانی نظری را در این برنامه عملی، اشراب کرد.
ﻧﺴﺒﺖ میان ﭘﺎراداﯾﻢ اﺳﻼمی و ﻣﺒانی اﻋﺘﻘﺎدی و ﻓﻠﺴفی (ﻣﺒﺎنیﻓﺮاﭘﺎراداﯾمی اﻟﮕﻮی اﺳﻼمی ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ)
اﺷﺎره ﺷﺪ ﮐﻪ در ﺑﺤﺚ ﺟﺎری، اﺻﻄﻼح «ﻓﻠﺴﻔﻪ» ﺑـﺮ ﻫﻤﺎن ﻫﺴتیﺷﻨﺎسی ﻓﻠﺴفی ﮐﻪ در ﻓﻠﺴفه اولی و ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﺑﺮوندﯾنی ﺻﻮرت میﮔﯿﺮد، اﻃﻼق میﺷﻮد و از ﻧﻈﺎم ﻓﻠﺴفی اﺟﺘﻤﺎعی ﮐﻪ ﻣبتنی ﺑـﺮ ﺟﻬﺎنﺑﯿنی ﺧﺎصی اﺳﺖ، ﺑﺎ ﻋﻨﻮان «ﻓﻠﺴفه اﺟﺘﻤﺎعی» ﯾﺎد میﺷﻮد؛ اﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺟﺐ نمیﺷـﻮد ﻣﺎ ﻧﺘﻮاﻧﯿﻢ در ﺳﻄﺢ ﻓﻠﺴﻔﻪ - ﮐﻪ روﯾﮑﺮدی ﺑﺮوندینی دارد - ﻓﻠسفه اﺳﻼمی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ؛ زﯾﺮا اﮔﺮﭼﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ در اﺛﺒﺎت ﻣﺪﻋﯿﺎت ﺧﻮد، ﻓﻘﻂ از روش ﻋﻘلی و ﺑﺮﻫﺎنی ﺑﻬﺮه می گیرد، ولی ﯾﮏ ﻓﯿﻠﺴﻮف ﻣﺴﻠﻤﺎن میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ اﻟﻬﺎمﮔﯿﺮی از آﻣﻮزهﻫﺎی دینی، اوﻻ ، ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﺪﯾﺪی را در ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﻄﺮح ﮐﻨﺪ و ﺛﺎنیاََ، تحلیلیﻋﻘﻼنی از ﻣﺒﺎنی ﺗﮑﻮینی دﯾﻦ اراﺋﻪ دﻫﺪ و ﺛﺎﻟﺜﺎً ، ﺑﺎ روشی ﮐﺎﻣﻼ ﻋقلی - و ﻧﻪ ﻧﻘﻠﻲ - از ﻣﻮاضع اﻋﺘﻘﺎدی دﯾﻦ، دﻓﺎع و ﻣﺪﻋﯿﺎت دﯾنی را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺮﻫﺎنی اﺛﺒﺎت ﮐﻨﺪ.
ﭼﻨﯿﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪای ﻗﻄﻌﺎً ﻓﻠﺴﻔﻪای اﺳﻼﻣﻲ اﺳﺖ؛ در ﻋﯿﻦ اﯾﻨﮑﻪ، از روش ﻧﻘلی ﺑﻬﺮه ﻧﺒﺮده و ﻫﻤﮕﺎن اﻣﮑﺎن ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرسی آن را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺮوندینی و ﺑﺎ روش ﻋﻘلی و ﺑﺮﻫﺎنی دارﻧﺪ. ﻧﮕﺎرﻧﺪه ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻓﻠﺴﻔﺔ ﺻﺪرایی (ﺣﮑﻤﺖ ﻣﺘﻌﺎﻟﯿﻪ) دﻗﯿﻘﺎً ﺑﻪﻫﻤﯿﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻫﻢ «ﻓﻠﺴﻔﻪ» اﺳﺖ و ﻫﻢ «ﻓﻠﺴفه اﺳﻼمی».