صفحات کتاب شیخ امام این مسئولیت را دارند تا شخصیت حجت الاسلام والمسلمین شیخ صفرعلی سلطانی را برای خواننده ترسیم کنند و صفات نیکو و شور حماسۀ او را برای نسل های بعد به ارمغان ببرند. کسی که در سنگرهای مختلف به مردم خدمت کرد و درواقع نماد یک روحانی خدمتگزار و بی توقع بود.
خرید آمبولانس
انسان بیباک و شجاعی بود. وقتی جنگ شروع شد،منتظر نماند تا کسی برایش کاری کند. خودش اقدام میکرد.خانۀ خود را به ستاد مردمی تبدیل کرده بود و با کمک اهالی روستا، بهویژه خواهران، اقدام به تهیه و پخت نان خشک، رب انار و... نمود. با پولهایی که جمعآوری کرد، چنددستگاه خودرو وانت و یک آمبولانس خرید. هنوز تیپ الغدیر یزد تشکیل نشده بود، کمکهای مردمی را با همان آمبولانسی که خریده بود، به جبهه برد. او منتظر تشکیل جلسه و اینطور برنامهها نبود. خودش به تنهایی همۀ کارها را انجام میداد.چند روزی هم در جبهه میماند و بعد از رسیدگی به کارها دوباره به یزد برمیگشت و روال عادی زندگی و تلاش را از سر میگرفت.