تاریخ نگاری عصر مدرن واجد خصلت هایی به کلی متفاوت با گذشته است و روندهای تحلیلی آن نیز از جهات متعددی با شیوه های مورد استفاده وقایع نگاران دوران پیشامدرن و ماهیت سلسله ای و نسب شناسانه آثار آن ها تمایز دارد.
بدون شک بازشناسی و تبیین هر یک از این وجوه افتراق در جای خود روشنگر و پرفایده است اما آنچه بیش از هر عامل دیگری آثار تاریخی امروز را از گذشته جدا می کند صبغه مردمی آن است که از این حیث «ایران شده هلسطین» نمونه جالبی است.
مولف در این کتاب با اشاره به بیانات مقام معظم در خصوص ضرورت کاربست قالب های بیانی مناسب برای ارائه تاریخ انقلاب اسلامی و معرفی «زبان هنر» به عنوان یگانه «زبان انقلاب»، به سراغ کسانی می رود که تاکنون کمتر تاریخ نویسی به آن ها مراجعه کرده است.
او با گوش دادن به خاطرات اشخاص بی نام و نشان و عاری از هر گونه تشخص و امتیاز درباره حوادث پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در بجنورد در می یابد که هیچ سند و متن تاریخی نمی تواند بهتر از همین خاطرات حوادث تاریخی آن برهه حساس از نهضت اسلامی را بازگو کند به همین جهت تصمیم می گیرد تا با مکتوب کردن و حذف حشو و حواشی آن ها، روایتی سرراست و به دور از هر گونه پیچش و تعلیق از تاریخ انقلاب اسلامی در بجنورد به دست دهد که این یعنی استفاده از «زبان هنر» در یک متن تاریخی.
... اینکه علما توی صحنه باشند باعث دلگرمی مردم بود. اما جز یکی دوتاشان بقیه نمی آمدند. طلبه ها البته بودند، اما طلبه کجا و عالم کجا! دو تیم شدیم. من و علوی مقدم که روحانی بودیم کارمان شد آوردن علما به صحنه! بقیه هم باید پاره آجر و سنگ می آوردند که حین درگیری دست مان خالی نباشد. بچه ها پاره آجر آوردند ما هم عالم آوردیم! یکی از بچه ها با خنده می گفت : ادوات مورد نیاز جهت مبارزه بر دو قسم است: آجر و عالم!...
کنگره :
DSR1560 /ب3الف7 1390
کتابشناسی ملی :
2298147
شابک :
978-600-175-140-0
شابک دیجیتال :
978-600-03-2666-1
نظر دیگران //= $contentName ?>
من خودم این سبک نوشتن یعنی مینی مال رو خیلی دوست دارم نویسنده هم به خوبی این سبک رو نوشته بود در کل خوب بود...