کتاب آهای صلاح ... جات امنه؟! pdf

مجموعه داستان کوتاه

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
70,000
نظر شما چیست؟
... و من باز هم همه جا را آتش دیدم و نعره کشیدم و باز دوباره همه جا را آب دیدم و احساس می کردم که در آن معلق ام. آن قدر زیاد فریاد کشیده بودم که دیگر صدا از حنجره ام بیرون نمی آمد. عده ای دورم را گرفتند و من همه شان را مچاله کردم. اصلاً له کردم. اگر آن کار را نمی کردم اصلاً نمی گذاشتند بروم و به کارهایم برسم...


نیلو از خوانندگان پروپاقرص داستان بود. او برای یافتن هر گونه ی آن به سایت های اینترنتی مخصوص هم سر می زد. داستان گرامافون را در یکی از همین ها پیدا کرد. بار اول که خواند خیلی به حال دلپیلار اشک ریخت و قسم خورد که هرگز هیچ نویسنده ای نخواهد توانست فقر و بی کسی و تنهایی یک زن را به قدرت خوسه فیناپلا به تصویر کشد. بار دوم سه وجه مشترکش را با دلپیلار کشف کرد. به انگشت هایش نگاه می کرد، به عینکش و تأسف می خورد که تا کی باید در این اتاق ...
صفحات کتاب :
80
کنگره :
‫PIR7953‭‬ ‭/ر36‫‭آ9 1389
دیویی :
‫‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
2058777
شابک :
‫‭9789642433469
سال نشر :
1389

کتاب های مشابه آهای صلاح ... جات امنه؟!