کتاب بیداری (طلوع 3) چشمه هایی به سوی خورشید 19 نوشته زهرا پورقربان جلد 19 از مجموعه «چشمههایی به سوی خورشید» میباشد.
مجموعه کتابهای «چشمههایی به سوی خورشید» در برگیرنده 20 اثر داستانی است که با موضوعی الهام گرفته از خطبه «همام» نهجالبلاغه به نگارش درآمدهاند و از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر میشوند و درصدد پاسخگویی به افکار متعهد مخاطبان بهویژه نوجوانان برآمده است.
داستان در زمان بعد از جنگ اتفاق میافتد. «حاج اصغر» حجرهداری در بازار است. بازار حال و احوال خوبی ندارد به خاطر شرایط بعد از جنگ و کمبود مواد اولیه، تاجران همه دست روی دست گذاشتند. پسری بهنام «مهدی» که لیسانس صنایع نساجی دارد برای کار پیش «حاج اصغر»، میرود. «مهدی» تازه ازدواجکرده است. او به دلیل مرگ پدرش باید خرج مادر و خواهرانش را نیز تأمین کند. او همان روز اول استخدام میشود».
در حجره را پشت سر زن کولی میبندد. با پیت نفت میرود سراغ بخاری شیشهای. نفتدان بخاری را لب به لب پر میکند از نفت. با دستمال درست و حسابی همه جای بخاری را خوب تمیز میکند. کبریت را میکشد و دود از شعله زرد بخاری بلند میشود. دریچه شیشهای بخاری را برمیگرداند روی نفتدان.
پیچ بخاری را میچرخاند و شعله بخاری آبی میشود. کتری لعابی گلدار را میگذارد روی بخاری. میرود سراغ میز و مینشیند روی صندلی. نگاهی میاندازد به ساعت دیواری حجره عقربه، ساعت چیز زیادی تا ساعت یازده را نشان نمیدهد. چکهای برگشتی حاجاصغر را یکییکی میچیند روی هم و دسته میکند. صدای جیز جیز آب کتری روی بخاری با صدای زنگ تلفن قاطی هم میشود و میریزد روی میز چوبی. دست میبرد و گوشی را بر میدارد.