کتاب حرفهای دفنشده نوشته نیما وطنخواه منتشر شده در نشر متخصصان به چاپ رسیده است. زندگی را هر گونهای که سپری کنیم، باز هم حسرت میخوریم؛ ولی چارهای نداریم و باید سپری کنیم. تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که این گذر ایام را مرور کنیم.
در کتاب حرفهای دفنشده با مرور خاطرات یه کودک روبهرو هستیم که از زمان تولدش تا پایان دورهی ابتداییاش را بعد از چندین سال میخواهد شرح دهد، چون معتقد است که بهترین ایام زندگی همان دوران کودکی است و هر چقدر بزرگتر میشویم، خندههایمان مصنوعیتر میشود. نویسنده با جملاتی ناب و گیرا به مضامینی از قبیل: عشق؛ حسرت؛ زندگی؛ مرگ؛ جنگ و... پرداخته است.
در این کتاب با نگاهی فلسفی به زندگی مواجه هستیم که محدود به یک کشور و زمان خاصی نیست و متعلق به همهی مردمی است که در جهان زندگی میکنند. کتابی که حرفهای ناگفته و دفنشدهی کسی را روایت میکند که تنها داراییاش از زندگی مرور خاطرات است و این ویژگی همه ما است که حرفهای ناگفتهی زیادی داریم.
دنیا جای خیلی خوبی میشد اگر عادت وجود نداشت. مثلاً مردم عادت نداشتند فقط جلوی هم همدیگر را دوست بدارند یا مثلاً عادت نداشتند جای همهچیز را پر کنند. جای بعضی از چیزها همیشه باید خالی بماند تا ما قدرشان را بیشتر بدانیم.
از زمانی که تقریباً ۸ ساله شده بودم، تنها به مدرسه میرفتم و میآمدم. پدر و مادرم میگفتند دیگر بزرگ شدی و لازم نیست ما همراهت بیاییم، ولی من میدانستم فقط به دلیل این بود که وقتش را نداشتند و با این بهانهها از خود سلب مسئولیت میکردند.