0.0از 0

زیست فیزیک و زیست مکانیک در معماری (در راستای پارادایم سازی نظریه معماری مولد)

رایگان
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب زیست فیزیک و زیست مکانیک در معماری (در راستای پارادایم سازی نظریه معماری مولد)

    «زﯾﺴﺖ ﻓﯿﺰﯾﮏ» ﯾﺎ «ﺑﯿﻮﻓﯿﺰﯾﮏ» ﻋﻠﻤﯽ ﻣﯿﺎن رﺷﺘﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ از روشﻫﺎ و ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺟﻬﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎی زﯾﺴﺘﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺑﯿﻮﻓﯿﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﺮاﺗﺐ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ زﯾﺴﺘﯽ از ﻣﻘﯿﺎس ﻣﻠﮑﻮﻟﯽ ﺗﺎ ارﮔﺎﻧﯿﺴﻢﻫﺎ و اﮐﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎ ﻣﯽﭘﺮدازد. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت زﯾﺴﺖ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻫﻤﭙﻮﺷﺎﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎری ﺑﺎ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻣﺎده ﭼﮕﺎل ﻧﺮم، ﺑﯿﻮﺷﯿﻤﯽ، ﻧﺎﻧﻮ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ زﯾﺴﺘﯽ دارﻧﺪ. در زﯾﺴﺖﻓﯿﺰﯾﮏ ﻣﯽﺧﻮاﻫﯿﻢ ﺑﺪاﻧﯿﻢ ﭼﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺎﺧﻮردﮔﯽ و ﭘﯿﭽﺶ ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦﻫﺎ و دﯾﮕﺮ ﺑﺰرگ ﻣﻮﻟﮑﻮلﻫﺎی زﯾﺴﺘﯽ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﯾﺎ ﻣﻐﺰ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺎر ﻣﯽﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﻗﻠﺐ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﻮن را ﭘﻤﭙﺎژ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺗﻤﺎم ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮدات زﻧﺪه ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺮای ﯾﺎﻓﺘﻦ ﭘﺎﺳﺦ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎ از اﻃﻼﻋﺎت ﻋﻠﻮم زﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ، ﻓﯿﺰﯾﮏ، ﺷﯿﻤﯽ، رﯾﺎﺿﯿﺎت، و ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﺑﻬﺮه ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﻢ. زﯾﺴﺖ ﻓﯿﺰﯾﮏ را ﻣﯽﺗﻮان ﭘﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ و زﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ داﻧﺴﺖ.ﺑﯿﻮﻣﮑﺎﻧﯿﮏ نیز واژه‌ا‌ی ﻣﺮکب از bio ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ زﯾﺴﺖ و زﻧﺪﮔﺎﻧﯽ وmechanic  ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ (اﻓﺰارﮔﺮ)ﯾـﺎ ﮐﺎرﮐﻨﻨﺪه ﯾﺎ اﺑﺰار ﯾﺎ ﺑـﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﺗﻌﻤﯿﺮﮐﺎر اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ: ﺗﻮانﻣﻨﺪی ﺑﺪﻧﯽ در ﺟﻬﺖ ﻧﺸﺎن دادن ﻫﺴﺘﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎﺳﺖ ﺗﻘﺮﯾﺒـﺎً در اواﯾﻞ دﻫﻪُ 70 ﻣﯿﻼدی، ﺟﺎﻣﻌﻪُ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ واژه ﺑﯿﻮﻣﮑﺎﻧﯿﮏ را ﺑﺮای داﻧﺶ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫـﺎی ﺣﯿﺎﺗﯽ از دﯾﺪ ﻣﮑﺎﻧﯿﮑﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﻮد. در ﮐﺘﺎب زیست فیزیک و زیست مکانیک در معماری (در راستای پارادایم سازی نظریه معماری مولد) ﺑﺮای اوﻟﯿﻦﺑﺎر ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻔﻬﻮم بیوفیزیک و ﺑﯿﻮﻣﮑﺎﻧﯿﮏ و ﺟﺎﯾﮕﺎه آن در ﻣﻌﻤﺎری ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد.

    گزیده کتاب زیست فیزیک و زیست مکانیک در معماری (در راستای پارادایم سازی نظریه معماری مولد)

    اﻋﻀﺎی ﮐﺸﺸﯽ در ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﺑﯿﻮﻣﮑﺎﻧﯿﮏ ﻣﻌﻤﺎری ﻓﺮمﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺮای اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺎرآﻣﺪی ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺷﺪه و آن را اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﻨﺪ، اﻋﻀﺎی ﮐﺸﺸﯽ را ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽدﻫﻨﺪ زﯾﺮا اﻋﻀﺎی دارای ﻓﺸﺎر ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺧﻢ ﺷﺪن دارﻧﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﻣﻘﺪار ﮐﺸﺶ، اﻋﻀﺎ ﻓﺸﺎر را درون ﻧﻮاﺣﯽ داﺧﻠﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎیﺳﺎﺧﺖ ﺑﺸﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻔﺎظﻫﺎی (ﺻﺪﻓﯽ) و ﭼﺎدرﻫﺎ ﺑﺎزدﻫﯽ ﺣﺪاﮐﺜﺮی اﯾﺠﺎد ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺮﺧﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎری ﮐﻪ ﮐﺎرآﻣﺪی را در ﻃﺮحﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺷﺎﻣﻞ اﺳﺘﺎدﯾﻮم اﻟﻤﭙﯿﮏ «ﻓﺮی اﺗﻮ»(Frei Otto) در ﻣﻮﻧﯿﺦ، آﻟﻤﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی ﺳﯿﻢ ﻓﻮﻻدی در ﮐﺸﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ و دﯾﺮکﻫﺎی ﻋﻈﯿﻢ ﻓﻮﻻدی ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻓﺸﺎر ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪ دﯾﮕﺮی از ﮐﺎرآﻣﺪی (ﺑﺎزدﻫﯽ) ﺳﺎﺧﺘﺎری، در ﻃﺮح «ﺳﺎﻧﺘﯿﺎﮔﻮ ﮐﺎﻻﺗﺮاوا» ﺑﺮای ﺑﺎم ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻦ ﭼﻨﺪﻣﻨﻈﻮره در ﺳﻮﻻر (Sular) ﺳﻮﺋﯿﺲ اﺳﺖ، ﺑﺎ ﮐﺎﺑﻞﻫﺎﯾﯽ ﻓﺸﺎری ﮐﻪ ﺑﻪ درون ﭘﻨﻞﻫﺎی ﺳﻘﻔﯽ ﻣﻨﺤﻨﯽ وارد ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و اﯾﻦ ﮐﺎﺑﻞﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﻘﻄﻪای ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺣﺪاﮐﺜﺮی ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪه‌اﻧﺪ. در ﻃﺮح ﺑﺎم ﺧﻮد ﺑﺮای ﮐﺎرﺧﺎﻧﻪ ﺟﯿﮑﻢ (Jakem) ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ اﺻﻞ ﺑﺎز رﺧﺪاد، ﮐﺎﻻﺗﺮاوا ﺑﻪ ﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﺎﺧﺘﺎری دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺻﻮل ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻣﺸﺘﺮک اﺳﺖ. اﻋﻤﺎل ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻨﺤﻨﯽ ﻓﻮﻻدی اﯾﻦ را ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻧﻤﻮد ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺎﺑﻊ ﺧﻄﻮط ﻧﯿﺮوی ﺗﺮاسﻫﺎی ﻣﺜﻠﺜﯽ اﺳﺖ.