کتاب دختر نارنج و ترنج حکایتهای شیرین فارسی از زبان کتابها و راویان مختلف است که توسط سیدابوالقاسم انجوی شیرازی گردآوری شده است. این مجموعه شامل ده حکایت است که بعضا هر حکایت چند روایت مختلف دارد که نویسنده هر حکایت با روایتهای موجودش گردآوری کرده است. حکایتهای موجود در کتاب ده عنوان ذیل هستند:1_مکر و حیله زن 2_ گل خندان 3_ مرغ سخنگو 4_دختر شهر چین 5_ پسر و گرگ 6_ حیله درویش 7_لِتِ خرسی 8_ مرد خاکسترنشین9_ کچل و سفره و ترکه و انگشتر حضرت سلیمان 10_ دختر نارنج و ترنج
در زمان قدیم ملایی بود که چهارتا زن داشت، یک از یک پالان سابیدهتر و هر کدام از آنها یکجور سرش را شیره میمالیدند و سرکیسهاش میکردند. ملا از دست این زنهای مکار و حیله آنها جوری کلافه بود که نگو و نپرس. تا دست آخر ولشان کرد و افتاد به این شهر و آن شهرتا آتچه از مکر و حیله زن میبیند و از زبان مردم میشنود جمع کند و کتابی به اسم حیله زن بنویسد و از این راه دق دلیاش را خالی بکند. ملا راه افتاد و رفت از این شهر به آن شهر و از آن شهر به شهر دیگر. هی گشت و گشت و هی دید و پرسید تا یک وقت دید به قدر یک کتاب بزرگ از حیله و مزروی زنها جمع کرده است. خواست برگردد به ولایت و دیارش که راهش افتاد به اصفهان خودمان. از قضا تابستان بود و هوا هم گرم. ملای بیچاره هم از بس که راه آمده بود پاهایش میخواست بیفتد. همینطور که دارد میرود چشمش میافتد به خانه اعیانی و بزرگی که دو تا سکوی خواجهنشین دارد. ملا رفت و گرفت نشست روی یکی از سکوها.