کتاب رویکرد ساده به اختیار معاملات نوشته گای کوهن با ترجمه میثم رحیمپور, توسط انتشارات بورس به چاپ رسیده است.
اختیار معامله، قراردادی است که به خریدار آن، اختیار و نه اجبار خرید یا فروش یک دارایی معین را در قیمت تعیین شده تا یکزمان مشخص اعطا میکند. از سوی دیگر فروشنده اختیار معامله اجبار دارد که تا پیش از انقضای مهلت آن، هر زمان که خریدار تمایل به اجرای قرارداد داشت، مفاد قرارداد را اجرا کرده و دارایی معین شده را در قیمت تعیین شده معامله کند. این اوراق ازنظر نوع قرارداد بر دو نوع کلی تعریف شدهاند: اختیار خرید (Call) و اختیار فروش (Put) و ازنظر نحوه اعمال نیز بر دو نوع کلی آمریکایی و اروپایی هستند.
در کتاب رویکرد ساده به اختیار معاملات میخوانید چرا اختیار معامله به اشتباه به عنوان منبع خطر و ریسک تصور میشود؟ چگونه میتوانیم از این موقعیت بهره ببریم و به اختیار معاملات به عنوان ابزاری برای محدود کردن ریسکمان، حداکثرسازی بازده خرد و درک کاری که در حال انجام آن هستیم، بنگریم؟ این موضوع، جوهره اصلی اختیار معامله آسان و همچنین این کتاب است: چگونه چیزهای به ظاهر پیچیده را ساده کنیم؟
اختیار معاملات، به ویژه در امریکا، به طور چشمگیری رایج شده است. علیرغم اینکه این قراردادها تنها انحصار به موسسات و مدیران مالی حرفه ی دارد، اما هم اکنون ابزار اصلی معاملهگران خرد در تمامی جنبههای معاملاتی به شمار میرود. با این حال، هنوز هم در بعضی از بخشها با مفهوم اختیار معامله با بیم و ترس رفتار میشود. وقتی برای اولین بار معامله جدی را شروع کردم، دوستی به من در مورد چیزی که واردش میشدم، اخطار داد؛ علیرغم اینکه معامله میتواند به همان میزانی که خودتان میخواهید، امن باشد.
به مسیر خود ادامه دهید. اگر به چیزی ایمان دارید، باید به آن وفادار بمانید تا به هدفتان برسید و به محض اینکه به هدف خود رسیدید، هدف دیگری تنظیم کنید. پس از شروع هدفی تحت عنوان معاملهگر موفق شدن (چه تماموقت، چه پارهوقت)، میبایست در آن فرو روید تا به آن برسید.
هر کسی میتواند موفق به انجام چنین کاری شود. چنین حالتی را بارها میان دانشجویانم دیدهام که گاهی غیرمحتملترین شخص به معاملهگر فوقالعادهای تبدیل میشود، حتی آن هایی که فکر نمیکنند، بتوانند. برای اینکه اقدامتان کاربردیتر باشد، به خود اهدافی دستیافتنی در یک قالب زمانی واقعگرایانه بدهید.