خندههای غمانگیز مجموعه مقالات طنز اجتماعی جدید احمد خالد توفیق، پزشک و نویسنده محبوب مصری است. بنابر ادعای خود نویسنده، همانطور که از متناقضنمایی عنوان بر میآید، انتظار میرود مطالب غیرقابل پیشبینی و احتمالاً نامأنوسی در انتظار خوانندگان این کتاب باشد. از خندههای غمانگیز چه انتظاری دارید؟ اما پس از خواندن کتاب متوجه خواهیم شد که توفیق در این کتاب نیز قصد ادامه پرداختن به دغدغه های بیکران اجتماعی خود را دارد.
خندههای غمانگیز سعی دارد با لطافت معنادار خود لبخندی تفکرآمیز را برای خوانندهاش به ارمغان بیاورد، لبخندی آشنا از همانها که تداعیگر اتفاقات روزانهای هستند که برای هر کدام از ما بارها و بارها رخ دادهاند و در پس آن تفکری عمیق و جدی را میطلبند که برای عبرت گرفتن آموختن و یا اقدام کردن مناسب باشد.
محمود بالاخره توانست از راه ترک سیگار، تاکسی نگرفتن، سینما نرفتن، غذای بیرون نخوردن و ازدواج نکردن چند هزار جنیه در بانک پس انداز کند. مبلغ کمی بود، اما درآن واحد زیاد به نظر میرسید؛ به همین خاطر محمود نسبت به خود و آیندهای که در انتظارش بود، کم کم احساس رضایت میکرد. بعد از مدتی هم به فکر ازدواج افتاد. چرا که نه؟ به هرحال او سیوپنج سال داشت و قیافهاش هم بد نبود.
همانطور که گفتم، او از خودش راضی بود تا اینکه پیش یکی از افراد آگاه به باطن امور رفت. آن شخص با اطمینان به او گفت:
«تورّم.»
- تورّم چه؟
- تو امروز 1000 جنیه داری. دو سال بعد ارزش خرید این مقدار پول تقریباً میشود 200 جنیه. دو سال بعدش با این مقدار پول حتّی نمیتوان یک بیسکویت خرید.
ترس به جان محمود افتاد؛ انگار که زندگی مثل خون کسی که خونریزی شدید کرده باشد، از تنش بیرون میرفت. حالا که فهمیده بود با سپری شدن هر ثانیه چقدر از داراییاش کم میشود، دیگر قادر به ادامۀ زندگی نبود...