کتاب همه افتخارات من، نوشتهٔ عبدالحسین فخاری است. این کتاب با تأکید بر نقش خانواده و جامعه در تربیت دینی نسلهای آینده، به بررسی جنبههای گوناگون این امر و راههای درست ترویج آن میپردازد. همه جوامع از اهمیت هویت و شخصیت سخن میگویند و منظورشان داشتن انسانهای قوی، استوار، محکم و سازنده ای است که برای خود، خانواده و جامعه و فرهنگشان افتخارآفرین باشند. انسانهایی که تحت تأثیر جریانات فرهنگی بیگانه، هویت خود را نبازند و استوار بایستند و با هر موجی به اینسوی و آنسوی نلغزند. چنین شخصیتهایی، چگونه ساخته میشوند و نقش خانواده و مربیان و جامعه در تکوین هویت و شخصیت آنها چیست؟
تأکید ما در این نوشتار بر هویت و شخصیت دینی است که البته بر تمام جهات دیگر هم سایه میاندازد. شخصیت دینی، باید در خانواده، مدرسه، دانشگاه و توسط مربیان دلسوز، خیلی خوب تعلیم یابد و با افتخارات خود آشنا شود و آنها را باور کند تا بتواند به آنها افتخار نماید با پشتوانه بیش از نیمقرن مطالعه و تحقیق و تعلیم در محیط دینی و جامعه، در این کتاب، چهل مورد از افتخاراتی که دانستن آنها در تکوین هویت و شخصیت دینی نسل ما اثرگذار است، بیان شده است که البته منحصر در اینها نیست و حتماً توسط بزرگواران و اساتید، تکمیل خواهد شد. امید است گامی باشد مؤثر در تربیت نسل دینمدار برای ساختن ملتی پویا و دیندار برای حرکت بهسوی جامعهای برین!
ما از پدران خود یک کشور باستانی، بزرگ، مستقل، مسلمان، شیعه با فرهنگی غنی و آثاری جاودانه، ارث برده ایم. آیا نباید این میراث را بشناسیم و ارج نهیم و حفظ کنیم و با امانت به نسل بعد بسپاریم؟ مباد از این میراث چیزی بکاهیم یا ضایع کنیم یا آن را به دشمن سپاریم. ایرانیان پیش از اسلام، آثاری داشتند که کم و بیش محفوظ مانده است و بعد از اسلام، در رشد و تعالی این دین و بارورکردن فرهنگ و علوم انسانی بر اساس تعالیم آن، نقش اساسی ایفا کردند و در بسیاری زمینه ها از اعراب جلو افتادند. همچنین، آنان به عنوان حلقه واسط در تفکیک اسلام از عرب و سازگاری اندیشه های ایرانی و اسلامی و ارتقا و اعتلای آن نقش مهمی داشتند. آنها گذشته باستانی خود را با دین جدید پیوند زدند و در سایه دیدگاه غیر طبقاتی اسلام و خارج شدن علم از انحصار طبقه ای معین، در قرن های بعدی، طلایه داران فرهنگ اسلامی شدند و توانستند با نبوغ خویش اسلام را در چارچوب های قومی و ملی محصور نکنند و جنبه های جهانی آن را تفوق بخشند. با ورود اسلام به ایران، جامعه بسته و کم ارتباط ساسانی جزئی از یک تمدن باز و جامعه ای بزرگ با تحرّک اجتماعی چشمگیر شد که به لحاظ دیدگاه جهان شمول اسلام، وارث تمامی تمدن های قبل از خود بود...