عادت بد قضاوت کردن در بیشتر افراد جامعه وجود دارد. وقتی چیزی درباره کسی نمیدانیم سعی میکنیم از روی ظاهرش او را قضاوت کنیم وقتی دلیل کاری را که کسی انجام داده نمیدانیم سعی میکنیم برای خودمان داستانی بسازیم و او را قضاوت کنیم ..... در حالی که ما در جایگاه کسی که او را قضاوت کردهایم نیستیم و چه بسا اگر جای او بودیم کاری متفاوت انجام نمیدادیم. کتاب قضاوت ممنوع، اثر محمدعلی غلامی نژاد؛ درباره قضاوت کردن سخن میگوید و اولین کاری که از ما میخواهد قضاوت کردن خودمان است. نویسنده با قلمی شیوا و زیبا مخاطب را از این کار نهی میکند و یادآوری میشود که قضاوت کردن دیگران مکافاتی سخت در همین دنیا خواهد داشت. مطالعه کتاب قضاوت ممنوع را به علاقهمندان به کتابها و آموزههای اخلاقی - اجتماعی پیشنهاد میشود.
یه وقتی میبینی که یک نفر میآید و از سر خیرخواهی و صداقت عیب شمارو میگوید خیلی هم چیز خوبی است. چون از امام معصوم روایت داریم که بهترین دوست، کسی هست که عیبهای شما را بگوید. اگر این چنین باشد میتوان گفت که جلوی قضاوتهای خیلی بدتر را که بعداَ شاید اتفاق بیفتد میگیرد. البته در این جور مواقع شنونده (که دوست او برای کمک به او عیبهای او را میگوید) باید خیلی صبور باشد و سعه صدر داشته باشد. همان طور که حضرت موسی (ع) و یا پیامبر عزیز و بزرگوارمان از سعۀ صدر بسیاری برخوردار بودند، این عزیزان با وجود این که مورد قضاوت و تهمت قرار میگرفتند باز هم صبور بودند. کسانی که اول تحقیق میکنند و بعد با صبر تصمیم به اصلاح کار میگیرند (نه برای قضاوت) ریشه در فرهنگ والای انسانی آنها دارد. وقتی با هم مخلوط شد تأثیر بیشتری در جامعه میگذارد و به جایی خوبی میرسانند. آن دو اخلاق و فرهنگ هستند که اگر با هم باشند فقط خدا میداند که چهها میکنند!!