امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
107,000
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
290,000
15%
246,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس

کتاب روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس، نگاهی روائی برای مخاطب گروه پزشکی از وقایع دفاع مقدس دارد. ضمن این روایت نقل قول های زیادی آورده شده و نیز به مباحث بسیار تخصصی مربوط به مسمومیت های شیمیایی اشاره شده است.

گزیده کتاب روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس

هنوز یک هفته به عملیات والفجر یک مانده بود و برای تعمیر کانکس های اتاق عمل و آماده سازی آنها در منطقه فکه مشغول کار شبانه روزی بودم، ساکشن ها، هیدرولیک تخت ها و چراغ های اتاق عمل اکثرا ایراد داشت. یک روز بعدازظهر پس از کار سنگین روزانه، ساعتی به خواب رفتم اما با چشم درد از خواب بیدار شدم. دو نفر دیگر هم از بستگان که پیش من بودند همین حال را داشتند. علاوه بر چشم درد و اشک ریزش، نور نیز ناراحتمان می کرد.

 غروب درد شدیدتر شد تا حدی که نزدیک نیمه شب مجبور شدیم سه نفری با چراغ خاموش راه بیفتیم. راننده دیگری نداشتیم و با همان درد و تورم پلک و ملتحمه و مشکل بینایی، با یک ماشین لندرور به سمت دزفول حرکت کردیم. یک نفر رانندگی می کرد و دو نفر دیگر در مسیر پرپیچ و باریک، راننده را راهنمایی می‌کردند. در مسیر هیچ علائم راهنما وجود نداشت و وسیله دیگری هم در تردد نبود، بسیار نگران بودیم که نکند راه را گم کنیم و اسیر عراقی ها شویم.

وقتی به بیمارستان افشار دزفول رسیدیم ساعت 2 نیمه شب بود، با اصرار زیاد توانستم چشم پزشک کشیک را از بستر خوابش برای معاینه بیاوریم زیرا از نگاه دیگران ناراحتی ما چیز مهمی نبود. ما را با اسلیت لامپ معاینه کرد و گفت: «شاید به علت کار با ساکشن ها باشد که از اعمال جراحی قبلی درست شسته نشده و عفونی بوده اند.» دکتر به جز التهاب قرنیه، لک هایی هم در قرنیه یکی از بچه ها مشاهده کرد اما بیش از این حوصله نداشت و کنجکاوی هم نکرد و گفت: «نگران نباشید درست می شود!» دارو نوشت و رفت بخوابد. 

صفحات کتاب :
544
کنگره :
‫‬‭DSR1616‏‫‬‮‭/ف4ن8
دیویی :
955/0843
کتابشناسی ملی :
5541856
شابک :
978-600-03-2885-6
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس