کتاب پایتون رمانی علمی-تخیلی در مورد اثر شگفت انگیز علم و تکنولوژی در دنیای آینده، نوشته ی سعید تواضع می باشد و توسط نشر صاد منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
متاسفانه امروزه ارزش مطالعه کتاب های قدیمی مثل شاهنامه، مثنوی معنوی، بوستان و گلستان و... به فراموشی سپرده شده اند و کمتر کسی به سراغ مطالعه آن ها می رود. سعید تواضع رمان را پایتون بهانه ای قرار داده است تا در خلال یک داستان علمی تخیلی، اهمیت بعضی کتاب های کهن و تاریخی ایران مثل شاهنامه را یاد آوری کند.
پایتون یک داستان تخیلی در مورد شگفتی های علم است. نویسنده پایتون، سعی کرده است در قالب یک ماجرای هیجان انگیز علمی و تخیلی خواننده را متوجه ارزش و اهمیت کتب کهن ایران زمین سازد. کتاب پایتون در سه بخش نگارش شده است و هدف اصلی داستان آن نشان دادن ارزش کتاب و کتابخوانی و اهمیت گسترده کتاب ها در اصالت و فرهنگ یک سرزمین به بهانه حمله یک ویروس اینترنتی است.
پایتون یک زبان برنامه نویسی ساده و پرکاربرد است. این زبان برای اولین بار در سال 1991 منتشر شد. قاعده کار اصلی پایتون خوانایی بالای کد است. کلمات کلیدی و اصلی این زبان به صورت کدهای حداقلی تهیه شدهاند و در مقابل کتابخانههایی که در اختیار کاربر است بسیار وسیع هستند.
سعید تواضع رمانش را پایتون نامیده است، زیرا داستان وی نیز در مورد زمانی است که تمامی کتاب های کاغذی از بین رفته اند و همه مطالب آن ها به صورت یک فضای ابری مجازی در اختیار همگان قرار گرفته است. در این میان یک ویروس از زبان کد و برنامه به کتاب ها حمله و تمامی کدها و مطالب خود را جایگزین کد اطلاعاتی کتاب ها می کند. اینک نوبت به فرهنگ اصیل ایران و کتاب شاهنامه رسیده است؛ ویروس به محتوای شاهنامه در فضای ابری حمله کرده است به سرعت در تلاش است تا کد های خود را جایگزین شخصیت ها و اتفاقات شاهنامه کند؛ پهلوانان شاهنامه به همت قهرمانان کتاب برای حفظ شاهنامه هرکاری می کنند تا این ویروس را از بین ببرند.
اسفندیار تأیید کرد. او میدانست شاید مزدوران روحشان را به اهریمن نفروخته باشند؛ ولی مطمئن بود که پایتون میتواند برنامهنویسی این موجودات ساده را به راحتی تغییر بدهد. پس از دقایقی دو تیر به سمت رستم و اسفندیار رها شد. تیری که به سمت رستم رفته بود را رستم با دستانش گرفت و آن را با دست به طرفی که تیر رها شده بود انداخت. تیر به یکی از مزدوران برخورد کرد و او از روی صخره سقوط کرد. صورت مزدور شبیه به انسانی معمولی نبود. صورت کاملاً دوبعدی شده بود و همچون یک بازی کامپیوتری قدیمی و بیکیفیت بود. تیری که بهسمت اسفندیار رفته بود هم به سینهاش برخورد کرد و هیچ آسیبی به او نرساند و روی زمین افتاد. اسفندیار گفت: «پس این طور کارشان را آغاز میکنند.»
سپس کمانش را بیرون کشید و تیرهایش را جلوی زانویش گذاشت. اسبها در تاریکی پیش می رفتند. اسفندیار به بالای صخرهها نگریست و به سمت هر جنبندهای در تاریکی تیری رها میکرد. یکی پس از دیگری سقوط کرده و روی زمین می افتادند. همه شان شبیه به یکدیگر بودند. رستم با تعجب گفت: «پیش از این مزدوران را دیده بودم. آنها تغییر کرده و شبیه به یکدیگرند... حتماً معامله اشتباهی با اهریمن داشتهاند.»
صدای حمله تعداد زیادی از مزدوران شنیده میشد. رستم شمشیرش را کشید و حمله آغاز شد. هزاران هزار از مزدوران یکشکل از همه طرف به سمت آن ها می آمدند. رستم و اسفندیار اسب ها را هی کردند و با سرعت از بین آن ها عبور میکردند. در یک دست شمشیر و در دست دیگر گرزشان را گرفته بودند و با سرعتی همچون باد می گذشتند. هر مزدوری که به اسب ها نزدیک می شد با ضربهٔ شمشیر یا گرز به طرفی پرتاب می شد. چند مزدور خود را جلوی پای رخش انداختند و مانع از پیشروی اش شدند. اسفندیار تیری در کمانش گذاشت و با همان یک تیر همه مزدوران جلوی رخش کشته شدند. سپس شمشیر و گرزشان را برداشتند و با اسب ها به تاخت از میان آن ها گذشتند. با اتمام مسیر دره و رسیدن به دشت، مزدوران نیز ناپدید شدند.
نسخه الکترونیک کتاب پایتون را می توانید از اپلیکیشن فراکتاب خریداری نموده و پس از دانلود در کتابخوان فراکتاب مطالعه نمایید و با جایگاه شاهنامه در فرهنگ ایران زمین بیشتر آشنا شوید.
مشخصات کتاب پایتون در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | نشر صاد |
نویسنده: | سعید تواضع |
تعداد صفحه: | 100 |
موضوع: | داستان ایرانی، داستان های علمی و تخیلی |
قالب: | الکترونیک |