کتاب دغدغه قد کشیدن: الگوهای پیشرفت در کشورهای اسلامی منتخب توسط علی سعیدی نوشته شده است. با محوریت الگوهای پیشرفت، چهار جریان اصلی در جهان اسلام شناسایی میشوند: جریان اول، بنیادگرایانی هستند که با عقاید سلفی و ارتجاعی، هر آنچه از غرب که با ظواهر اسلامی تعارض دارد، را به شدت رد میکنند، اما کاری به زیربناهای فکری و فرهنگی غرب ندارند.
جریان دوم موسوم به غربگرا، اساساً مبارزه با سنتها و ارزشهای اسلامی را سرلوحه خود قرار میدهد. جریان سوم تلاش میکند راه میانهای را بین بنیادگرایی و غربگرایی پیدا کند، اما فقدان مبنای نظری و سستی در پایبندی به اسلام، آنها را به جاده صافکن توسعه غربی در میان تودههای مسلمان تبدیل کرده است.
جریان چهارم اگرچه در جزئیات الگوی خود، ابایی ندارد که از تجربه غربی هم استفاده کند، اما این بهرهگیری از تجربه غربی را از موضع استقلال فکری و با اتکا به مبانی اسلامی و از موضع نقادی انجام میدهد…
در مطالعه الگوهای پیشرفت در کشورهای اسلامی که موضوع کتاب دغدغه قدکشیدن است، با پراکندگی فراوانی در سطوح مختلف مواجه هستیم. برای جلوگیری از طولانی شدن بحث چهار کشور جهان اسلام، یعنی ترکیه، مالزی، عربستان و ایران را انتخاب کردهایم که هر کدام با توجه به مختصات سیاسی، جغرافیایی، فکری و فرهنگی خود، الگوی متمایزی را در دورههای مختلف برای پیشرفت خود اتخاذ کرده است.
در فصل اول، تفاوتها در برداشت مسلمانان از پیشرفت و نحوه تبیین ارتباط اسلام با پیشرفت بهصورت مختصر بررسی شده است. در فصل دوم به توصیف و تحلیل الگوهای پیشرفت در این کشورها پرداخته شده است؛ در این فصل پس از مرور اجمالی تحولات تاریخی هر کشور، ارزشها و مبانی پذیرفته شده در هر کشور و سپس اصول و راهبردها و نظام برنامهریزی آن کشور را بررسی کرده و نهایتاً، کارکردها و مزیتهای تأثیرگذار بر پیشرفت هر کشور را بیان شده است. در فصل آخر با توجه به تفاوتهای مبنایی در الگوهای پیشرفت استخراج شده، تلاش شده است مقایسه منصفانهای بین این الگوها انجام شود.
برخلاف بنیادگرایان، جریان دنبالهرو غرب از ابتدا با تمامی ظواهر دینی مخالفت میکند و پیشرفت را به تبع اروپاییان، در کنار گذاشتن ظواهر و تجلیات مذهبی میداند و بر ضرورت اصلاح دینی و تجددخواهی در اندیشه اسلامی تأکید میکند.
در نگاه این دسته ترقی و پیشرفت، مترادف است با غربی شدن از سر تا پا و جوامع اسلامی زمانی میتوانند به سطح تمدنی غرب برسند که ارزشها و باورهای سنتی خود را کنار بگذارند و با تمسک به عقلانیت و اخلاق مدرن، جامعه خود را سامان بخشند.