رهبری کریمانه در مدیریت اسلامی نوشته علیآقا پیروز و منتشر شده توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برای مدیران دغدغهمند مراکز علمی و مدیران اجرایی قابل استفاده و بهره برداری است.
در موضوع «رهبری»، نظریههای فراوانی از سوی صاحبنظران«رهبری در مدیریت» ارائه شده است و هر یک خواستهاند شیوه رهبریِ رهبران موفق را تبیین کنند. آنچه در این میان دارای اهمیت و مطلوب است دیدگاه اسلامی درباره رهبری است.
درخصوص مدیریت اسلامی چهار رویکرد معرفتی وجود دارد که عبارتاند از: 1_ رویکرد حسی که متناسب با ابزار حس در ادراک اصالت را به تجربه میدهد؛ 2_ رویکرد عقلی که متناسب با ابزار عقل و اصالت آن مطرح شده است؛ 3_ رویکرد قلبی که متناسب با ابزار قلب و تمرکز بر آن موضوعیت یافته است؛ 4_رویکرد وحیانی که با تکیه بر منبع وحی و اصالت آن مطرح گردیده است. آنچه معرفتشناسی دینی در اختیار میگذارد، علاوه بر تایید برخی کاربرد روشها و منابع معرفتی دیگر، با شکستن نگرش انحصارگرایانه آنها، روشها و منابع دیگری را فرا روی امر پژوهش قرار میدهد.
یکی از مهمترین وجوه تمایز سازمانهای موفق و ناموفق در رهبری اثربخش پویاست. مدیران و رهبران کمیابترین منبع اساسی سازمانی هستند. سازمانها بهطور مستمر در جستوجوی رهبران اثربخش هستند، ولی به آسانی یافت نمیشوند. رهبری برای حفظ حیات و اداره امور اجتنابناپذیر است. بسیاری از ناکامیها و شکستهای کشورها، سازمانها، و شرکتها ناشی از ضعف رهبری بوده است.
اساسا پدیده رهبری با پیدایش زندگی اجتماعی انسان در کره خاکی پیوند خورده و تجربههای گوناگون سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ حیات بشریت، نیازمندی به رهبری را به اثبات رسانده است. از آن هنگام که بشر زندگی اجتماعی خود را آغاز کرد، همواره رهبر و رئیس را برای رفع احتیاجات در میان خود داشته است و بدون ریاست و مدیریت، هرچند در محدوده کوچکی همچون خانواده، امکان ادامه حیات نمیدید. از اینرومیتوان مدیریت و رهبری را از قدیمیترین مقولههای بشری دانست که همواره با تجربیات نانوشته بشر قرین بوده است. تا اینکه در سدههای اخیر، این علم بهصورت تجربیات منظم دستهبندی شد و در اختیار علاقهمندان قرار گرفت و شکل آکادمی و رشته دانشگاهی به خود گرفت.