گئورگ وارطانیان یک مأمور مخفی اطلاعات بود که تمام زندگی اش یعنی از شانزده سالگی تا پایان آن را وقف این شغل بسیار حساس و خطرناک کرده بود. وارطانیان همانگونه که خود بیان می کند سه ملیت داشت و سه زبان مادری یعنی فارسی، ارمنی و روسی را از آن خود می دانست. تجربه ها و ماجراجویی هایی که در زمان نوجوانی خود در ایران داشت چنان با ارزش هستند که تاکنون در مراکز آموزشی سازمان امنیت روسیه تدریس و به کار گرفته می شوند.
وارطانیان یکی از شاهدان عینی رویدادهای دهه های1930 و 1940 میلادی در ایران بود. وی یک مستند زنده بود که می توانست حقیقت تاریخ آن سال های کشورمان را بازگو کند اما به دلیل محرمانه شمردن این تاریخ از سوی «ک.گ.ب» یعنی کمیته امنیت کشور شوروی و روسیه کنونی، وارطانیان اجازه گرفت تنها بخش اندکی از آن حقایق را فاش سازد. وی در دهم ژانویه سال 2012 میلادی در مسکو درگذشت. در مراسم خاکسپاری او چهره های فراوانی از جمله ولادیمیر پوتین که دوست و همکار وی نیز بود، حضور داشت.
وارطانیان به همراه همسر خود که او نیز یکی از ماموران اطلاعاتی شوروی است به مدت ۱۰ سال (از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ میلادی) در ایران اقامت داشته است و توانسته است با تشکیل دادن گروهی به نام «چابک سواران» نقش مهمی در شناسایی و شکار ماموران اطلاعاتی آلمان در ایران در زمان جنگ جهانی دوم ایفا کند. شاید مهم ترین اقدام او به همراه اعضای گروه اش، ناکام گذاشتن عملیات ماموران آلمانی برای ترور سران متفقین در مدت اقامت آن ها در تهران و در سال ۱۹۴۳ میلادی (۱۳۲۲ شمسی) باشد که در این کتاب با بیانی هیجان انگیز تشریح شده است.
کتاب وارطانیان یک مأمور اطلاعات را چگونه معرفی می کند؟
ماموران اطلاعات به دو گروه تقسیم می شوند: رسمی و مخفی. منظور از مأموران رسمی کسانی هستند که به شکل قانونی در کشورهای بیگانه فعالیت می کنند همچون سفیران و وابسته های دیپلماتیک اما مأموران مخفی به شهروندان کشور مقصد تبدیل می شوند و زندگی پرمخاطره و ماجراجویانه ای دارند و هر لحظه در معرض دستگیری و حتی از دست دادن زندگی خود هستند. وارطانیان و همسرشان نیز از این دست مأموران بودند.
دلیل گزینش شهر تهران به عنوان محل برگزاری کنفرانس چه بود؟
در سال های شعله ور شدن جنگ جهانی دوم یعنی از سال 1939 تا 1945 میلادی، پایتخت ایران میزبان و پناهگاه مهاجران اروپایی و فراریان از دام ایدئولوژی و نژادپرستی حزب فاشیست آلمان بود. از سوی دیگر کشور ایران جولانگاه جاسوسان آلمانی، روسی، انگلیسی، ژاپنی و آمریکایی نیز به شمار می رفت و به جرأت می توان گفت سرنوشت آن روز جهان در دست این شهر بود! با وجود هراس استالین از ترک کشورش و ترس او از سفر هوایی و همچنین دشواری سفر دریایی روزولت و فلج بودن وی و همین طور بی تمایلی چرچیل به گفت و گو با این دو نفر، این نشست سرنوشت ساز در تهران برگزار شد.
اگر چه روند و بازده گفت و گوها تاکنون به طور کامل روشن نیست و همانگونه که آقای وارطانیان می گوید در این کنفرانس رازهای بسیاری نهفته است که گفته می شود در سال2017 یعنی در سال آینده بسیاری از اسرار و ناگفته های این کنفرانس فاش خواهد شد.
در این کتاب وارطانیان چندین بار به صراحت می گوید سازمان امنیت روسیه باتجربه ترین و نیرومندترین سازمان اطلاعاتی جهان بوده و هست! این سخن وی را چگونه ارزیابی می کنید؟
سازمان امنیت روسیه از آغاز فعالیتش در سال1917 تا کنون فعالیت های گسترده ای در سطح کشور و در خارج آن داشته است. بدون شک بیشینه مأموران این سازمان، مأموران مخفی بوده اند که توانستند در جامعه کشور هدف رخنه کرده و به اصطلاح در آن ها حل شوند. وارطانیان در ایران یک ایرانی بود و در لبنان یک عرب و در اسپانیا یک اسپانیایی و.... اکثر مأموران مخفی همراه با همسرانشان عازم ماموریت می شوند و این کار روند فعالیت جاسوسی آنان را آسان تر می کند.
کنگره :
UB271 /ر92و2 1395
دیویی :
327/1247041092
کتابشناسی ملی :
4222157
شابک :
978-964-439-714-1