نظر شما چیست؟

معرفی کتاب فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌ های اسلامی

کتاب فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، اثر رضا وطن دوست، میرزا علیزاده، علی جلائیان اکبرنیا و جواد ایروانی؛ نیازهای مادّی و معنوی انسان را به «زندگی اجتماعی» کشانده است و جهت بهره‌گیری از خدمات مادّی و معنوی دیگران، نیازمند ارتباط با آن‌هاست و برای دوام ارتباط و زندگی جمعی، نیازمند ضابطه و قانون در روابط اجتماعی است؛ چه بدون ضابطه و پای‌بندی به آن، شالودۀ زندگی اجتماعی از هم می‌پاشد و اجتماع از بین می‌رود؛ از این‌رو، توجه کردن و به کار بستن اصولِ حاکم بر روابط اجتماعی برای افراد در نهادهای مختلف اجتماعی امری ضروری است و بر تمام اعضای جامعه است که از هنجارها، ارزش‌ها و قوانینی که اساس جامعه را تشکیل می‌دهد، پیروی نمایند.

روشن است که این اصول در ابعاد گوناگون جامعه و در حوزه‌های اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ تبلور دارد. به کاربستن اصول پیش گفته از سوی افراد جامعه نیازمند انگیزه و ضمانت اجراست؛ چراکه به کار بستن برخی از قوانین از سوی گروهی و ترک آن از سوی دیگران، جامعه را به تعالی نخواهد کشاند. فشار فیزیکی و به کارگیری قید و بند بی‌حساب نیز چنین حاصلی نخواهد داشت. اساسی ترین ضمانت اجرایی در به کار بستن این اصول، بسترسازی و ایجاد فرهنگ مناسب آن است؛ از این‌رو، باید این اصول را به ارزش تبدیل نمود و در درون و برون (رفتار) به آن پایبند شد؛ چرا که نگاه ارزشی به اصول و تبدیل آن‌ها به فرهنگ، انگیزۀ انجام و پای‌بندی به آن را تقویت می‌نماید.

قرآن کریم که لفظ و معنای آن از سوی خداوند به بشر ارزانی شده و پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش که به نیکی به جهانِ جان آدمی آشنا بوده‌اند و به خوبی مسیر تکامل و کمال را می‌دانسته‌اند راهکارهایی را برای بهتر زیستن فراروی بشریت نهاده‌اند؛ از این‌رو، بر این باوریم که آموزه‌های قرآنی و حدیثی منشور چگونه زیستن است و اصول و ارزش‌های درونی و رفتاری را جهت برقراری روابط اجتماعی مؤثر و کمال یافته به بشر پیشکش نموده‌اند.

گزیده کتاب فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌ های اسلامی

گفتار دوم: تفاوت شخصیت متعادل با انسان کامل
در ادامۀ بحث باید دید آیا تعادل یافتگی انسان همان کمال یافتگی اوست و انسانی با شخصیت متعادل همان انسان کامل است یا خیر؟ پاسخ آن است که میان تعادل شخصیت و کمال انسان تفاوتی وجود دارد اما نه به صورت خطوطی پر رنگ و متضاد، بلکه آن‌ها دو رنگی می‌مانند که به صورت افشان به هم پیوسته‌اند. شخصیت متعادل برای کسی اطلاق می‌گردد که با چشمی بینا و قلبی روشن در مسیر کمال قرار دارد هر چند ممکن است هنوز به پایان راه نرسیده باشد در حالی که انسان کامل این راه را پشت سر نهاده و مراحل پایانی آن را طی کرده و یا به پایان برده باشد.

آن چه ما را در تبیین این مطلب کمک می‌کند این است که گفته شود: جریان اعتدال یافتگی خطی است ممتد که اگر از یک تا صد، شماره گذاری شود. برخی راه یافتگان در آغاز راهند و برخی مانند پیامبران و خاندان عصمت که نمونۀ عینی کمال مطلوبند در پایان راه و دیگران بر حسب کمالاتی که دارند در یکی از مراحل میانی راه قرار دارند.

گفتنی است به هر اندازه که آنان در این راه پیش روند به همان اندازه به مقام و کمال آنان افزوده می‌شود و به کمال مطلوب نزدیک می‌گردند. بنابراین میان کمال انسان و شخصیت تعادل یافته، عام و خاص مطلق است؛ یعنی هر انسان کاملی از تعادل شخصیت برخوردار است ولی هر شخصیت یافته‌ای ممکن است هنوز به پایان راه که همان کمال مطلوب است نرسیده باشد.

صفحات کتاب :
400
کنگره :
BP230‮‬‏‫‭/ف46 1387‮‬
دیویی :
297/483‮‬
کتابشناسی ملی :
1269714‮‬
شابک :
978-964-7673-58-7
سال نشر :
1387

کتاب های مشابه فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه های اسلامی جلد1