«نغمه ساز فاراب» روایتی است که تو را در مرز واقعیت و خیال به تحیر وا می دارد زیرا آنچه می خوانی واقعیتی چنان معجزه گون است که تو را به ژرفای خیال می برد. داستانی در ستایش موسیقی و رقص جهان خواب و بیداری با نوای عود. علی اکبر والایی، داستان زندگی ابونصر فارابی را از دهه چهل زندگی او آغاز می کند؛ از زیر درختان نارون و تبریزی فاراب، جایی که اولین نشانه های حکمت وجودی او در برخورد با اطرافیان و جلوه های طبیعت رخ می نماید اما بزنگاه داستان آنجاست که قاصدی از دارالخلیفه خراسان به سمت او می آید و دعوت خلیفه را به او می رساند.
اما فارابی را با خلیفه ای که حکومتش بر جور و جفا پی ریزی شده کاری نیست، برای همین است که با قافله ای به سمت بغداد می رود و داستان هایی خواندنی مثل شفای یک بیمار با نواختن تنبور در طول سفرش شکل می گیرد.
بخشی از داستان به رابطه ابونصر فارابی با امیرسیف الدوله در حلب می پردازد. اما ندایی در خواب او را به دمشق می خواند و آخرین روزهای زندگی اش را نیز در میان جوانان مکتب خانه های دمشق می گذارند. تا آنکه یک روز کبوتری که در خواب هایش خود را بر در حجره می کوبید و در را بسته می یافت، در بیداری به داخل حجره وارد می شود و با روح ابونصر به آسمان پر می کشد...
شابک دیجیتال :
978-600-03-1424-8
کنگره :
PIR8291 /الف86ن7 1387
شابک :
978-964-506-075-4