کتاب حرمان هور

کتاب حرمان هور، دست نوشته های شهید احمدرضا احدی می باشد که به همت علیرضا کمری گردآوری و تنظیم شده و انتشارات سوره مهر نیز آن را منتشر کرده است. کتاب حرمان هور دربردارنده مجموعه مکتوبات شهید والامقام احمدرضا احدی است که اول بار در سال ۶۷ چاپ و منتشر گردید.

• معرفی کتاب حرمان هور
• دانلود کتاب حرمان هور
• خلاصه کتاب حرمان هور
• خرید کتاب حرمان هور

معرفی کتاب حرمان هور

درباره احمدرضا احدی از دو نظر می توان سخن گفت، یکی توجه بر زندگانی کوتاه و آنچه که شناسای ظاهر اعمال و رفتار اوست از هنگام ولادت تا شهادت و دیگر بررسی و دقت در اندیشه و منش وی که صورت بودِ حقیقی او را معلوم می دارد. جست وجو در ظاهر زندگی احمدرضا ـ علی الرسم ـ از قرائن و شواهد آشکار و رؤیت دیگران روایت می شود و شناخت منش و اندیشه و شخصیت حقیقی و تا حدودی مستور او را تنها در تحلیل آثار مکتوب وی می توان به دست آورد. ارزش و اعتبار خاص این نگاشته ها از آن روی که غالباً بر گونه حسب حال و حدیث نفس فراهم آمده و بیانگر زوایای پنهان اندیشه اوست آشکار می شود. به ویژه آن که به تصریح و بنا بر اشارات متعدد، نویسنده صرفاً به قصد بازنگری به گذشته احوال و یادآوری خاطرات خود به نگارش مشاهدات درونی و بیرونی خویش پرداخته و ابداً قصد عرضه و انتشار آن ها را نداشته است.
کتابی که اینک با نام حرمان هور فراروی خواننده قرار دارد دربردارنده مجموعه مکتوبات شهید والامقام احمدرضا احدی است که اول بار در سال ۶۷ چاپ و منتشر گردید.

دانلود کتاب حرمان هور

کتاب حرمان هورpdf و یا به عبارتی نسخه الکترونیک آن را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.

خلاصه کتاب حرمان هور

احمدرضا احدی در آبان ماه سال ۱۳۴۵ خورشیدی در شهرستان اهواز در خانواده ای مذهبی و سنتی زاده شد. پدرش درجه دار ارتش و مادر وی خانه دار بود. در شش سالگی وارد دبستان شد و مراحل تحصیل ابتدایی را با موفقیت کامل و احراز رتبه های اول طی کرد. دوره راهنمایی تحصیلی را نیز با معدل های ۱۹ و ۲۰ گذراند. در این هنگام با شروع جنگ تحمیلی همراه خانواده به زادگاه پدر و مادر خویش (ملایر) بازگشت و تحصیلات متوسطه را در رشته علوم تجربی در دبیرستان دکتر شریعتی پی گرفت و سرانجام در سال ۶۳ موفق به کسب دیپلم گردید.
شهید احمدرضا پس از مهاجرت به ملایر و هم زمان با تحصیل در دبیرستان ضمن اندیشه و تأمل در مسائل گوناگون، علاقه و ایمان روزافزون خود را به حرکت پویای انقلاب اسلامی و امام(ره) نشان می داد تا آنکه در سال دوم تحصیل در دبیرستان، بر اثر روح کمال خواه و ایمان والای خویش به منظور حضور در میدان های ِ جنگ و جهاد برای یادگیری فنون نظامی لباس رزم بر تن کرد و نخستین بار در عملیات رمضان (سال ۶۱) شرکت جست و در این نبرد مجروح شد. حضور در این عملیات را می باید مبدأ تحولی شگرف و آغاز راهی نو فراروی او به شمار آورد، چنان که شکوه ایمان و اخلاص بسیجیان در این عملیات و شهادت دوستان و هم رزمانش خصوصاً محمد روستایی تأثیری ژرف بر او نهاد. ماجرای این واقعه در دو قطعه از یادداشت های نهایی تازه به دست آمده وی با عنوان ضیافت االله... و «با مرگ» با بیانی آکنده از احساس و شور منعکس گردیده است.
این یادداشت ها فی المجموع شامل پانزده قطعه است که عمده آن ها تحت عنوان «بازیافته ها و افزوده ها» به شکل دفتری مستقل ـ دفتر چهارم ـ در این کتاب درج گردیده است.

فهرست کتاب

بعضی از عناوین این چهار دفتر از قرار زیر می باشد:
دفتر اول: طلیعه، یاد یاران، نامه، رؤیای بقیع، تحویل حال و ...
دفتر دوم: شرح آرزو، مانور، لبیک یا ثارالله، مناجات، شرر، در پس پرده های اشک و ...
دفتر سوم: از دانشگاه تا دانشگاه، فاو، ورودی دل انگیز، جبهه آمدن، دوست، شطح شوق، آب، تک درخت، مأموریت، عملیات یا مهدی (عج)- محور: فاو ـ البحار و ...
دفتر چهارم (بازیافته ها و افزوده ها): ضیافت الله، با مرگ...، به بهانه شهادت شهید بسیجی محمد عاشوری، خدایا ستاره ها که رفتند، خورشید را نگه دار!، شیمی یا کیمیا! و...

برشی از متن کتاب حرمان هور

در پس آن کوه بلند، دهی کوچک در میان کوران سرمای کوهستان گم شده است. شب هنگام، که چراغ خانه های ده سوسو می زد، نشان دیده ام به خانه پیرزنی دوخته شده، که سوسوی نور خانه اش از همه کمتر است. سحر راه خانه اش را در پیش گرفتم. بر او وارد شدم. نشستم. پس از سلامی و کلامی خواستم از آنچه که می خواست مرا سخنی و پندی دهد. لحظه ای در فکر فرو رفت و تبسمی کرد و گفت: «پسرم! زندگی همه اش رنج است و بس.» لب های چروک و صورت کرخت او حکایت از گذر سال ها می کرد. موهای حنایی جلوی سرش از زیر چارقد وصله خورده و پوسیده اش بیرون زده و دندان هایش آرام به هم می خورد. پیرزن به کرسی نزدیک می شد تا گرم تر شود.
سرمای بیرون کولاک می کرد. او به همه چیزی خیره می شد، چون کور بود. چشم نداشت. به او گفتم: از آنچه که می خواستی برایم تعریف کن! و او گفت: بالای ده کوهستانی است قدیمی. در گوشه قبرستان گوری است که سنگ قبر ندارد. آن قبر عمو حسن است. عمو حسن در طی مدت زندگی اش رنگ و بوی خوشی را ندید. او سال ها پیش از دهکده خود به روستای ما آمد و کسی را جز خدا نداشت. بی هیچ بضاعتی و بی هیچ آشنایی، برای رهایی از هر غصه ای که عذابش می داد به دهکده ما آمد. روزگار بر عمو حسن سخت تر از آنچه که در ذهن من و توست می گذشت. دوران پیری اش هم زودتر از انتظار رسیده بود. همین، دوران رشد سختی هایش بود. او، با پاهای ناتوان و آن قد خمیده، روزها تا ساعت ها در صحرا برای تکه ای هیزم و آن گاه فروش آن تقلا می کرد، تا نان شبی باشد برای خود و فرزندانش و آن روز که هیمه ای نبود نانی هم.

خرید کتاب حرمان هور

نسخه چاپی کتاب حرمان هور را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب سفارش داده و خریداری کنید و پس از دریافت از خواندن آن لذت ببرید. 

مشخصات کتاب حرمان هور در جدول زیر آورده شده است: