کتاب خاطرات عزت شاهی

کتاب خاطرات عزت شاهی به اهتمام محسن کاظمی تدوین و تنظیم و توسط انتشارات سوره مهر نیز منتشر شده است. نویسنده کتاب خاطرات عزت شاهی تمام جد و جهدش را به کار برده ضمن ایجاد انسجام و پیوستگی در خاطرات، لهجه، لحن و محتوای کلام راوی آسیبی نخورد.

• معرفی کتاب خاطرات عزت شاهی
• خلاصه کتاب خاطرات عزت شاهی
• دانلود کتاب خاطرات عزت شاهی
• خرید کتاب خاطرات عزت شاهی

معرفی کتاب خاطرات عزت شاهی

نویسنده کتاب خاطرات عزت شاهی تمام جد و جهدش را به کار برده؛ ضمن ایجاد انسجام و پیوستگی در خاطرات، لهجه، لحن و محتوای کلام راوی آسیبی نخورد. حتی کوشیده است با استخدام کلمـات مناسـب، کوتاهی و بلندی و احساس غم و شادی و حزن و سـرور نهفتـه در صـدا را تـا حـد ممکن به گوش خواننده برساند و انتقال دهد.

از این روست که بسیاری از واژه هـا و اصــطلاحات رایــج در جریــان مبــارزه و زنــدان ماننــد: ســمپات (هــوادار)، چــپ (مارکسیست)، بورژوا (سرمایه دار)، اپورتونیست (فرصت طلب) و... معادل سازی نشد اما در متن معنی یافت. همچنین در شرح و تفسیر بعضی رویدادها و جریان های سیاسی معاصر و پرداخت شخـصیت ها به گفتار و قول عزت بسنده نکرده و به هرآنچه که ممکن بود از کتبیـات تـا شـفاهیات رجوع کرده است و به سبب ایفای وظیفه تاریخی که در این امر همـواره احـساس مـی کـرده، در حـد امکان به گویاسازی، شرح و تبیین موضوعات و حوادث مهم و نقش آفرینان پرداخته است. برای این منظور دامنه تحقیقاتش را وسعت داده و کتاب های تاریخی و خـاطره، جرایـد، اسناد و مصاحبه ها و منابع اینترنتی را واکاویده و کتاب پیش رو را بعد از مرارت های فراوان برای شما تهیه و تنظیم کرده است..

خلاصه کتاب خاطرات عزت شاهی

گفته اند مبارز سعادتمند و خوش فرجام مبارزی است که در راه مبارزه جان می بـازد. نفی و اثبات این نظر هدف این نوشتار نیست؛ اما نکته ای را به ذهن متبادر می کنـد کـه جان باختگان مبارزه به دور از نگاه معناگرایانه از جمله کسان خوش اقبال اند که نیستند تا آثار و نتایج جهد و جدال خود را ببینند و برای کاستی ها و نواقص احتمـالی پـیش روی، مورد پرسش قرار بگیرند. عزت شاهی از شمار مبارزانی است که توانـست در جریـان رویـارویی قهرآمیـز بـا رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجه های روحی و جسمی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم (اما زنده ) به در برد و خود را به پیروزی انقـلاب برسـاند.
عزت با بیان خاطراتش بی هیچ واهمه و تعارفی بـسیاری از جریان هـا و شخـصیت های مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است. خاطرات و تحلیل هـای او بـه دور از هر پسند این و آنی و بی ملاحظه نسبت به منافع و مضارهای شخصی و شخـصیتی و جناحی و حزبی و فقط به زعم او برای ایفای وظیفه در قبال تاریخ بیان شده است.
عزت با این که تحت تأثیر القاب، عناوین و جایگاه های سیاسی افراد واقع نشده است و همه را به سادگی «آقا» و یا «خانم» خطاب می کند، اما همچنان خـود محـو شـرایط و فضای آرمانی ذهن خود است و نمی تواند از آن دن یای درونی خود فاصله بگیرد. تحقق چنین فاصله ای برای او یعنی پایان، یعنی ته خط. آرمان شهر او پر است از آدم هایی کـه ترک زن و بچه نمودند، کار و زندگی وانهادند و به دنبال کارزار با ظلم و فـساد شـدند. در چنین دنیا و شرایط و فضای ایده آلی و آرمانی اسـت کـه او خیلـی رک، بـی پـرده و صریح سخن می گوید و باکی از پیامدهای آن ندارد. در گذر زمان چون این شهر شراب او دست نخورده باقی ماند، نظریاتش نیز دستخوش تغییر و دگرگونی نـشد و هنـوز بـا همان ملاک و سنجه های گذشته به تفسیر و تحلیل افراد و حوادث می نشیند.

فهرست کتاب

کتاب خاطرات عزت شاهی در 13 فصل با عناوین زیر به بیان خاطرات وی می پردازد:
فصل اول: سوی سور، فصل دوم: مشق مسلحانه، فصل سوم: مجاهد خلق، فصل چهارم: در زندان زنان، فصل پنجم: یادهای قصر، فصل ششم: شب های کمیته مشترک، فصل هفتم: در اوین، فصل هشتم: سره ناسره، فصل نهم: مرزبندی های ایدئولوژیک، فصل دهم: شام آخر، فصل یازدهم: لب تنور، فصل دوازدهم: مروری و تحلیلی بر مجاهدین و فصل سیزدهم: پیوست ها

دانلود کتاب خاطرات عزت شاهی

نسخه الکترونیک کتاب خاطرات عزت شاهی را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.

برشی از متن کتاب

هر ر وز، ساعت به ساعت می آمدنـد و در خـواب و بیـداری ضـربه ای یـا تلنگـری می زدند، و می رفتند. هر لحظه و هر ساعت منتظر دریافت چک، مشت و لگد بودم.
یک دفعه چهار تا سیلی چپ و راست می زدنـد، و مـی رفتنـد، محکـم روی دمـاغم می زدند، فکر می کردم که خواب هستم. خون که راه می افتاد می فهمیـدم بیـدارم، تـا بـه خود بجبنبم و دادی و فریادی بکشم طرف رفته بود. یک بار در خواب بودم که چهارـپنج تا مشت آمد توی شکمم تا به خود بیـایم طـرف رفتـه بـود. بعـضی از پاسـبان ها و نگهبان ها اذیتم می کردند ولی بیشتر آن ها به من که می رسیدند، می گفتند تو چرا ایـن قدر کتک می خوری، خب اگر چیزی داری به آن ها بگو. می گفتم: چیزی ندارم که بگویم این ها (بازجویان) بی خودی و فقط از روی کینه و نفرت مرا می زنند.
نگهبان ها اکثراً دهاتی بودند، با زبان خودشان به راه شان آورده بودم. بعضی از ایـشان خیلی با من قاطی شده بودند. گـاهی نگهبـانی مـی آمـد و مـی گفـت فلانـی را گرفتنـد حواست جمع باشد. یا مثلاً اسامی را که می خواست ببرد بازجویی به من نشان می داد و می گفت این ها را می شناسی؟ خب بعضی ها را می شناختم ولی می گفتم نـه هـیچ کـدام را نمی شناسم. باید احتیاط می کردم. خیلی مطمئن نبودم که نرود به بازجو بگوید که عزت این ها را می شناسد.
گاهی نگهبان اجازه می داد که تعداد دفعات بیـشتری بـه دستـشویی بـروم. روزی از صبح تا ظهر سه بار دستشویی رفتم. رئیس زندان سرگرد وزیری، هر سـه بـار را دیـده بود. گفت که تو از صبح تا حالا همه اش دستشویی هستی. در فکر بودم که چه جـواب دهم، که نگهبان گفت: قربان اسهال دارد. من خنده ام گرفت، گفتم بله اسهال دارم.
بعضی اوقات در داخل دستشویی یک ساعت معطل می کردم، افسر نگهبان می آمد از نگهبان می پرسید کجاست، می گفت قربان رفته لباس بشوید. حالا من شورتی بـه آن جـا می بردم و آب می زدم و بعـد بـه دسـت مـی گـرفتم و تکـان تکـان و چرخـان در هـوا می آوردمش تا افسر نگهبان ببیند و بفهمد که برای شستن شورت رفته بودم.

خرید کتاب خاطرات عزت شاهی

نسخه چاپی کتاب خاطرات عزت شاهی را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب سفرش داده و خریداری نمایید.

مشخصات کتاب خاطرات عزت شاهی در جدول زیر آورده شده است: