عکس پسر شهیدش روی دیوار بود و تازه آلبوم هایش را برده بودند برای اسکن و عکس هایی که در جبهه یا دیگر نقاط کشور داشت روی هم در کیسه ای جمع بود.
با هم عکس ها را دیدیم و در مورد آن ها حرف زدیم. شانس خوبی که آوردم این بود که حاجی برای روشن شدن وضعیت حساب و کتاب هایش از همان زمان اول انقلاب یادداشت برداشته و جزییات بسیاری را ثبت کرده بود. این یادداشت ها حاوی مطالب و جزییات بسیاری بود که ذکر آن از حوصله ی متن بیرون است ولی نکات بسیاری را در برداشت که فقط بر لوح کاغذی امکان ثبت آن وجود دارد.
حاج حسین مردی سخت کوش و بسیار تواناست که در سرای سلیمان خان بازار حجره ای دارد و با خطی خوش بخشی از روزگار پرالتهاب خود و سرزمینش را ثبت کرده است. یادداشت هایش را به من سپرد. با خواندن این یادداشت ها نکاتی را از او پرسیدم که گاه جزییات آن را به یاد نداشت.
کنگره :
DSR1568 /ف2آ3 1390
شابک :
978-600-603-341-9