امتیاز
5 / 0.0
خرید
120,000
10%
108,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

کتاب حکایت زمستان به خاطرات عباس حسین مردی یکی از جانبازان دفاع مقدس می پردازد. این کتاب که خاطرات عباس حسینمردی اثر سعید عاکف است و نشر ملک اعظم نیز آن را چاپ کرده است.

معرفی کتاب حکایت زمستان

نویسنده در این کتاب به واگویی خاطرات یکی از رزمندگان دفاع مقدس می پردازد و حکایت رزمندهای را بیان می‌کند که در صحنه‌ای به نبرد می‌رود تا توسط دشمن در یک گور دسته جمعی دفن شود ـ در واپسین لحظات ـ متوسل به وجود حضرت ابوالفضل العباس(ع) میگردد و به معجزه آن حضرت از مرگ حتمی نجات می‌یابد. پس از آن در دل دشمن و در میان اردوگاههای مخوف چند بار دست به عملیاتهای شهادت طلبانه میزند اما ... از نکات قابل توجهی که نویسنده در این کتاب تلویحا به آن اشاره می‌کند، مسئله ارتباط رزمندگان و آزادگان با توسل به اهل بیت(ع) است که رمز و راز موفقیت‌های آن‌ها را در همینجا باید جستجو کرد.
در کتاب حکایت زمستان عباس حسین مردی راوی شجاعت رزمندگان دلیری می شود که تا آخرین نفس برای دفاع از دین و سرزمین خود مقاومت کردند. داستان رشادتها و پایداری‌های رزمندگان اسلام، شرایط عجیب و حیرت انگیز اردوگاه های عراقی، فضای روحی و روانی دشوار دوران اسارت، و شکنجه هایی که گرچه تصورش برای انسان مشکل می باشد اما حقایقی است که بر جریده تاریخ ثبت شده است.

خلاصه کتاب حکایت زمستان

کتاب حکایت زمستان به خاطرات عباس حسین مردی یکی از جانبازان دفاع مقدس می پردازد. این خاطرات از دوران کودکی تا زمانی که وارد عرصه مبارزات می شود بیان شده است.
حسین عباس مردی با توجه به تربیت دینی خانوادگی اش شیفته امام و اهل بیت(علیه السلام) بود.
او به دلیل مبارز بودن پدر و برادرش ایشان هم به میدان مبارزه علیه شاه پرداخت و در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و در یکی ازین عملیات ها به‌شدت مجروح شد تا جایی که دشمن قصد زنده به گور کردن ایشان را داشت.
وی با توسل به حضرت ابوالفضل(علیه السلام) به طور معجزه آسایی نجات پیدا می‌کند و بعد از آن به یکی از اردوگاه‌های موصل برده می‌شود و ادامه به بیان وضعیت اردوگاه‌های عراقی و شرایط روحی و روانی اسرا و شکنجه‌های دردآوری می‌پردازد که بر آن‌ها گذشته بود.

حکایت زمستان pdf

کتاب حکایت زمستان pdf در فراکتاب عرضه نشده است.

بخشی از کتاب حکایت زمستان

از همان لحظه اول ورودشان، از چهره های مصمم شان معلوم بود که هیچ چیزی را لو نخواهند داد. آنها را هم مثل من لخت کرده بودند و فقط یک شورت پاشان بود. عجیب بود که موقع شکنجه،هر یک از آن دو می خواست سپر بلای دیگری بشود. بیشتر هم آن که کوچک تر بود، این حال و هوا را داشت.خودش را می انداخت روی آن که بزرگ تر بود تا به جای او شکنجه شود.
در اولین فرصت کوتاهی که پیش آمد تا با آنها تنها باشم، اسم و فامیل،و اسم پدرشان را پرسیدم.

می خواستم اگر روزی از چنگال منافق ها خلاص شدم، نام آنها را هم به صلیب سرخ بگویم. تازه وقتی اسم و مشخصاتشان را گفتند،فهمیدم باهم برادر هستند.این موضوع را ولی به منافقین نگفته بودند. اسم کوچک تره سعید بود و اسم برادر بزرگ تر، سعادت.
از آن به بعد، وقتی آن دو جلو شم من شکنجه می دادند، احساسات و عواطفم بیشتر تحریک می شد و بیشتر کنترلم را از دست می دادم. هرچه فحش به دهانم می رسید، به مأموران شکنجه می دادم و ازشان می خواستم آنها را ول کند. گاهی به شان التماس می کردم که بیایندو مرا به جای آنها شکنجه کنند.

حکایت زمستان سعید عاکف

قلم سعید عاکف در این کتاب بسیار شیوا و شیرین از مقاومت‌های باورنکردنی یکی از سر سخت‌ترین رزمندگان دفاع مقدس است. او در این کتاب به تکان‌دهنده‌ترین وقایع و شکنجه‌هایی که در طول جنگ به رزمندگان ما وارد شده است، می‌پردازد.
گاهی شکنجه‌های واردشده به اسرا را چنان با جزئیات بیان می‌کند که بسیار دردناک و گاهی باورنکردنی به نظر می‌رسد.
ما باید خدا را هزاران بار شاکر باشیم که در کشوری زندگی می‌کنیم که آزادی اش را مدیون چنین آدم‌هایی است؛ رزمندگانی که تا آخرین نفس با توسل به ائمه و اعتقاد و ایمان قلبی خود تا آخرین نفس سخت‌ترین شکنجه‌ها و دردها را تحمل کردند.

به‌راستی ما چه وظیفه‌ای داریم در مقابل چنین انسان‌هایی که با جان و دل از تمام هستی خود برای دفاع از میهن گذشتند؟

خرید کتاب حکایت زمستان

در فراکتاب این کتاب را با تخفیف ویژه خریداری نمایید.

خرید کتاب حکایت زمستان

مشخصات کتاب حکایت زمستان در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: ملک اعظم
نویسنده: سعید عاکف
تعداد صفحه: 263
موضوع: خاطرات عباس حسین مردی جانباز دفاع مقدس
قالب: چاپی با تخفیف ویژه

 

صفحات کتاب :
264
کنگره :
‫DSR۱۶۲۹‭‬ ‭/ح۵۳آ۳
دیویی :
‏‫‬‭‬‭‬‭‬‭955/083092
کتابشناسی ملی :
1223909
شابک :
9786009019205
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه حکایت زمستان