کتاب جوان اعجوبه، زندگینامه و خاطرات سردار بیداری اسلامی، روحانی شهید «سیدمصطفی الحسینی» (1333-1358) است. در این سرگذشتنامه نحوه تربیت دینی، سجایای اخلاقی، زندگی ایشان در ابعاد اجتماعی، معنوی، سیاسی و... در ایران و خارج از کشور و فعالیت در براندازی رژیم پهلوی و کوشش سیدمصطفی الحسینی در بیداری مردم ایران و کشورهای کویت، هند و پاکستان و... و نحوه به شهادت رسیدن ایشان به طور مفصل از زبان راویان مختلف بازگو شده است.
همچنین، تصاویر و اسنادی از شهید به انضمام نامهها و وصیتنامهها و دلنوشتههای ایشان و بازتاب رسانهها در معرفی ایشان به عنوان فردی ظلمستیز و مبارزات ایشان بر علیه ساواک گنجانده شده است. کتاب، با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای انقلاب و تجلیل از فعالیتهای ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران تهیه شده است.
سید مصطفی را زمانی که در سوریه و لبنان بودیم ملاقات کردم. ایشان دورههای چریکی را در مصر و لبنان دیده بود. در پاکستان هم با او بودم. منزلی را به همراه چند تن از دوستان برای مبارزات اجاره کردیم. سید بسیار مقید به مسائل شرعی بود؛ نماز اول وقت، نماز جماعت، نماز شب و ...
سید مصطفی خیلی جنبوجوش داشت. اصلاً خستگی برای او واژهای ناآشنا بود. زیاد مسافرت میکرد و این طرف و آن طرف میرفت. گاهی اوقات نیمه شب از مسافرت میآمد، با همان حال خستگی نماز شبش را میخواند.
وقتی به کارهای او فکر میکنم یاد سخنان آیتالله بهجت میافتم که فرمودند: «کلید توفیقات در نماز شب است.» و سیدمصطفی این را خیلی خوب فهمیده بود و به راحتی توفیق نماز شب را از دست نمیداد.
فعالیتهای تبلیغی زیادی انجام میداد. به هند، سریلانکا و جزایری که در آن اطراف بود، از جمله مالدیو و ... سفر میکرد. برای او فرقی نمیکرد، کجا باشد.
او هر جا که بود وظیفهاش را به خوبی انجام میداد. جاذبههای زیادی در وجود او بود که همگان جذب کلامش میشدند. سید، حاجآقا اصالت را همراه خودش میبرد و مدتها در آنجا فعالیت میکردند.
بعد از شهادت سید، حاج آقا اصالت متوجه شد زمینهی خوبی در آنجا به وجود آمده، لذا مجدداً به آن مناطق رفت و هنوز هم این رفت و آمدها ادامه دارد. تا به امروز حداقل صدها نفر به برکت اخلاص سیدمصطفی به مکتب اهلبیت و مذهب تشیع روی آوردهاند.