کتاب ایران خانم نوشته سرکار خانم ساناز فرقه منتشر شده در نشر متخصصان می باشد. می خواهم که متنی برای معرفی کتابم * ایران خانم* بنویسم. مجموعه داستانهای نسبتا کوتاهی که با زبان * طنز اجتماعی* و در مورد * روابط اجتماعی* در دنیای امروزی نوشتهام.
روابطی که در نقشهای مختلف، مثلا گاهی از زبان یک جهانگرد و یا یک کارمند و حتی یک گربه، سعی دارد که با مخاطب سخن بگوید و با زاویه دید متفاوتی، ماجراهای دنیای پست مدرن را به انسان گوشزد کند. مجموعه * ایران خانم*، با قلم داستان، از بعد مادی و روانشناسانه گذر میکند و وارد بعد معنوی انسانها میشود و با اتحاد ذهن و قلب، برای ماجراهای بشر در جوامع امروزی، راه حل ارائه میدهد. البته راهحلی که موجب آرامش و موفقیت و زندگی توام با خوشبختی و رضایت برای او باشد.
و اما من به عنوان نویسنده کتاب * ایران خانم* هدفم از نگارش این مجموعه داستان، تلفیق و انسجام مفاهیم و مباحث جامعهشناسانه در قالب ادبیات داستانی بود. به گونهایی که بتوانم خصوصیات ناب انسان متعالی و فرهیخته را به رشته قلم در آورم. انسانی که راه خوشبختی و آرامش ذهنی خود را توسط * خدای درون* یافته است و حالا به زندگی خود اقتدار دارد و دیگر مغلوب شرایط محیطی و بیرونی نیست. امیدوارم در این کتاب توانسته باشم، به یاری قلم توانمند داستاننویسی حقایق دنیای معنوی را بیان کنم.
ساعت حدود چهار بعد از ظهر بود که به بیمارستان رسیدم. فصل تابستان و گرمایش بر مسند قدرت نشسته بود و کابوس کرونا هم زبانزد عام و خاص بود تخت های بیمارستان پر از انسان هایی بود که کرونا سعی داشت بر ریه آنها شبیخون بزند و آنها را راهی قبرستان کند در این میدان نبرد بین مرگ و زندگی تنها دل خوشی ماسکهایی بود که بتازگی علاوه بر رنگ سفید و آبی در رنگ ها و و مدلهای متنوع به فروش میرسید و البته به همراه توصیه های غذایی و دارویی گوناگونی که هر روز به گوش مردم خوانده میشد و فقط خدا، صحت و سقم آنها را میدانست و صد البته در این میان مردم بینوا که چاره ایی جز مصرف این اقلام شیمیایی و گیاهی نداشتند.