امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
16,800
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب عُزیر (ع)

کتاب عُزیر (ع) به نویسندگی محمدرضا بایرامی و تصویرگری بدری دشت‌پور در انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است، این کتاب از مجموعه «داستان پیامبران» می‌باشد و به زندگانی حضرت عُزیر (ع) می‌پردازد.

مجموعه 24 جلدی «داستان پیامبران» از جمله مجموعه‌هایی است که در واحد کودک و نوجوان انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است.  هر جلد از این مجموعه زندگی یک پیامبر را با قلم یک نویسنده بازگو کرده است. این مجموعه با هدف آشنایی کودکان با گوشه‌هایی از زندگی پیامبران الهی و درک بهتر مسائل مذهبی و دینی و عبرت گرفتن از تاریخ و سیره و رفتار پیامبران منتشر شده است. این مجموعه برای مخاطبان گروه سنی «ج» منتشر شده است.

عزیر از پدر و مادری که ساکن در بیت‌المقدس بودند به دنیا آمدند. وی یکی از پیامبران قوم بنی‌اسرائیل معرفی شده است. در قرآن یک مرتبه به نام عزیر تصریح شده است. وی به امر خدا در سن جوانی از دنیا رفت و پس از ۱۰۰ سال زنده شد.

روزی حضرت عزیر پیامبر با سبدی پر از انجیر و انگور، سوار بر الاغش رهسپارِ شهرِ ویران شده بیت‌المقدس گشت. آن شهر ویران و سقف و دیوارهایش فرو ریخته بود. چون عزیر از تپه شهر بالا رفت و نگاهی به اجساد مردگان افکند، با خود گفت: چگونه این سرزمین دوباره زنده و آباد می‌شود؟ عزیر با دیگر با خود اندیشید که خداوند، چگونه مردگان را زنده خواهد؟!  خداوند او را صد سال به خواب عمیقی شبیه به مرگ تسلیم کرد. سپس خداوند او را از خواب بیدار کرد و از او پرسید: چه مدت خوابیده‌ای؟ گفت: یک روز یا اندکی از یک روز را در خواب بوده‌ام. (وی در اول روز به خواب رفته بود و وقتی بیدار شد، چند ساعت از روز می‌گذشت.) خداوند فرمود: چنین نیست؛ بلکه صد سال به خواب رفته بودی، به خوراک و آب خود بنگر که تغییر نکرده است، و همچنین به الاغت بنگر که در نتیجه گرسنگی مرده و از حالت اول خود خارج گردیده است.

ما این کار را کردیم تا تو را آیتی قرار دهیم. به آن استخوان‌ها بنگر که چگونه آن‌ها را برمی‌آوریم و بر آن‌ها گوشت می‌پوشانیم. چون این مطلب بر او ظاهر شد، گفت: می‌دانم که خدای یکتا بر هر چیز تواناست.

گزیده کتاب عُزیر (ع)

روزها و هفته‌ها و ماه‌ها آمدند و رفتند، ولی هیچ خبری از عزیز نشد. آن‌وقت بود که باور کردند که پیامبرشان را برای همیشه از دست داده اند. گریستند و عزاداری کردند و خدمات عزیر را برای همدیگر برشمردند

او ناجی ما بود.

او قوم بنی‌اسرائیل را از نابودی رهانید.

او کتاب ما را از نو نوشت.

اگر او نبود، ما برای همیشه از تاریخ محو می‌شدیم.

افسوس!

اما مادر عزیر بیش از همه گریه می‌کرد. اما چه اتفاقی افتاده بود؟! آیا حیوانات وحشی عزیر را دریده بودند؟ آیا او راهش را در بیابان‌های سوزان گم کرده و از تشنگی مرده بود؟ آیا اسیر توفان‌های شن شده و مدفون گردیده بود؟ آیا امید بازگشتی نبود؟ آیا این راز برای همیشه سربسته باقی می‌ماند؟

صفحات کتاب :
27
دیویی :
‏‫‮دا‬‭۲۹۷/۱۵۶‏‫‬‭ب۳۱۱ع۱۳۹۰
کتابشناسی ملی :
2274244
شابک :
978-964-300-636-5
سال نشر :
1390

کتاب های مشابه عُزیر (ع)