کتاب برادر رحی توسط محمد طالبی گردآوری شده و انتشارات شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. این اثر خاطرات جنگ شهید رحیم کابلی در 8 سال دفاع مقدس تا سال 1367را برای مخاطبان بازگو می کند.
وقتی هشت سالم بود، عمویم یک انبار بزرگ درست کرد تا وسایل کار و تجهیزاتش را داخل آن نگهداری کند. آنموقع برای ساختن دیوار، سیمان و ماسه استفاده نمیکردند و با سنگ و گِل، این کار را انجام میدادند. از محل دیوار، خاکبرداری کرده بودند؛ طوری که یک گودال بسیار بزرگ درست شده بود. دقیقاً یک متری آن گودال، درخت آلوچه محلی درآمده بود. از همان بچگی این میوه را خیلی دوست داشتم. رفتم تا از درخت آلوچه بچینم. وقتی شاخه را پایین کشیدم، با پشت افتادم توی چاهی به عمق سه، چهار متر و آسیب دیدم.
«سیدجلیل» نامی در روستایمان چَکبَند بود. چَکبَند میتوانست دررفتگی بعضی از اعضای بدن را جا بیاندازد. توی روستا دکتر نداشتیم. هر کسی اتفاقی برایش میافتاد، او را پیش سیدجلیل میبردند. مُچِ دست من از دو جا در رفته بود. موقعی که داشت دستم را جا میانداخت، خیلی درد کشیدم.