کتاب زندگی و زمانه مولوی محمد اسحاقمدنی به همت حسن شمسآبادی در انتشارات دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی منتشر شده است. این کتاب در واقع زندگی خودنوشت است و تاریخ شفاهی نیست که حسن شمسآبادی آن را تدوین کرده است. کتاب ما را با نحوه زندگی یک خانواده کشاورز در دهه ۲۰ و ۳۰ آشنا میکند. تصویر و شرح واقعبینانه از شکلگیری و پیروزی انقلاب میدهد که از نظر تاریخنگاری بسیار ارزشمند است. در مباحث این اثر صداقت مولوی محمد اسحاقمدنی بهخصوص درباره اقوام کاملاً روشن است.
طبق گفته نویسنده کتاب، کتاب زندگی و زمانه مولوی محمد اسحاقمدنی حاصل سه نوع مصاحبه است. ۵ جلسه مصاحبه و اسنادی که در مراکز اسناد انقلاب اسلامی از مولوی وجود داشته است، ۵ جلسه مصاحبه نیز در بیت رهبری از مولوی محمد اسحاقمدنی ثبتشده است که وی از آنها استفاده کرده است. در حدود ۷ جلسه هم خود نویسنده با او مصاحبه کرده است که با مجموعه اسناد و مدارکی موجود در جاهای مختلف دیگر، این کتاب نوشته شده است. مصاحبهها تدوین و عکسهای بسیار ارزشمندی هم به پیوست سایر مطالب اضافه شده است.
کتاب در چهار فصل تدوین شده است:
فصل اول از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی درباره ولادت و تحصیلات راوی در ایران سفر علمی به پاکستان و عربستان است. در کنار تبیین تحصیلات، راوی به زندگینامه برخی از اساتید معروف وی مانند مولوی عبدالعزیزساداتی و مولوی عبدالعزیز ملازهی اشاره شده است. گذراندن دوران خدمت سربازی نخستین دیدار وی و دوستانش با امام خمینی و خاطرات دوران پیش از پیروزی انقلاب از بخشهای دیگر فصل اول کتاب است.
فصل دوم به اقدامات و فعالیتهای راوی پس از انقلاب اسلامی اختصاص دارد. نخستین منصب رسمی ایشان مشاور استانداری سیستان و بلوچستان، عضویت در هیئت هفتنفره زمین، دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی، سه دوره عضویت در مجلس خبرگان رهبری و سالهای پیدرپی مشاور دولتهای مختلف در امور اهلسنت برخی از مسئولیتهای ایشان بود. فصل سوم روایت تعدادی از سفرهای خارجی اوست. در این سفرها راوی در کسوت مسئولیتهای مختلف گاهی مشاور رئیسجمهور در امور اهلسنت، گاهی عضو هیئت اعزامی مجمع تقریب مذاهب اسلامی، گاهی عضو هیئت اعزامی سازمان تبلیغات اسلامی و ... است. فصل چهارم و پایانی فعالیتهای علمی پژوهشی و تقریبی اوست. او با وجود مسئولیتهای دولتی و مشغله کاری زیاد هیچگاه نوشتن را رها نکرد و حاصل تلاشهایش تألیف چند کتاب بوده است که در سالهای گذشته منتشر شدهاند؛ همچنین جزوههایی منتشر نشده در موضوعات گوناگون دارند.
آن زمان بیشتر مردم به علم و ادامه تحصیل توجه چندانی نداشتند؛ مادربزرگم خیلی به آموختن علم و دانش علاقه داشت. در بیشتر منطقه سیستان و بلوچستان امکان مدرسه رفتن و فراگیری علم به ویژه علوم دینی فراهم نبود و در نتیجه عالمان و افراد تحصیلکرده بسیار اندک بودند؛ تا جایی که اطلاع دارم در میان اجداد و خویشاوندان ما هیچ عالم دینی وجود نداشت.
از علت علاقهمندی مادربزرگم به علم و سوادآموزی بیخبرم. با اینکه خودش سواد چندانی نداشت، اصرار داشت که نوههایش قرآن و علوم دینی را بیاموزند. از میان نوهها من و یکی از پسران داییهایم در حوزه علوم دینی تحصیل کردیم.