انقلاب اسلامی پدیده نوظهوری بود که حیرت بسیاری از صاحبنظران علوم اجتماعی و سیاسی را برانگیخت. این انقلاب نه از جنبه زمینهها و علل وقوع که از نظر ماهیت، کاملاً تازگی داشت. اندیشمندان اردوگاه غرب و شرق در آن روزگار، وقوع و مهمتر از آن پیروزی آن را غیرمنتظره معرفی و آن را انقلابی استثنایی توصیف کردند. حوادث سالهای بعد نیز نشان داد که انقلاب اسلامی ایران نه تنها در ماهیت و زمان رخداد، که در گستره تأثیرگذاری نیز ناشناخته و غیرقابل پیشبینی است. از این رو در پی گذشت بیش از سه دهه از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، استادان بسیاری در پژوهشکدهها و دانشگاههای بزرگ جهان با انجام تحقیقات بنیادین، در پی شناخت بزرگترین پدیده تاریخی نیمه دوم قرن بیستم هستند.
محمدعلی کاتوزیان با طرح مفهوم شبه مدرنیسم در دورهی پهلوی معتقد است ریشهی انقلاب اسلامی را باید در مکانیزم های ناموزون اقتصادی و سیاسی دوران پهلوی جستجو کرد. به زعم وی، عواید مالی ناشی از فروش نفت در دست دولت باعث استقلال غیرعادی اقتصادی و سیاسی دولت از نیروهای مولد و طبقات اجتماعی شد و به تدریج طبقات اجتماعی وابسته به دولت شکل گرفت که به نسبت های متفاوت از درآمد دولت از نفت سود می بردند.