کتاب پنگوئن و میوهی درخت کاج نوشته سلینا یون و ترجمه رضی هیرمندی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متشر شده است.
کتاب پنگوئن و میوهی درخت کاج دربارهی پنگوئن کوچکی است که یک میوهی کاج پیدا میکند. او نمیداند چیست، ولی با آن دوست میشود. وقتی متوجه میشود میوهی کاج از سرما میلرزد، برای او شالگردن میبافد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند و توضیح میدهد که جای کاج، جنگلهای دور است. او باید راهی سفری شود تا کاج را به جای اصلیاش برساند.
در جنگل پنگوئن دوست خود را در بستری از برگهای سوزنی قرار میدهد و دور آن با سنگریزهها یک قلب به نشانهی دوستی و محبت می سازد و برمیگردد. اما لحظهای از یاد دوستش غافل نیست و به او فکر میکند و در خیالش او را میبیند که بزرگ شده است. ولی باید به سراغ دوستش برود و با چشم خود بزرگ شدنش را ببیند. فکر میکنید وقتی به آنجا میرسد، او با چه روبهرو میشود؟
پدربزرگ گفت: «اینجا خیلی سرد است. میوهی کاج مال جنگلهای خیلی خیلی دور است. روی یخ نمیتواند بزرگ و قوی شود.» پنگوئن آهی کشید و گفت: «بهتر است تو را به خانهات ببرم، میوهی کاج»