کتاب از فاو تا اوپسالا اثر محمد طاهری توسط انتشارات صریر منتشر شده است. این کتاب بر اساس خاطرات بسیجی جانباز غلام دلشاد نوشته شده است.
تا دیدند چشم هایم را باز کرده ام سریع چند نفر شان به سمتم آمدند و با هیجان و شادی برایم حرف زدند. چیزی از حرف هایشان متوجه نشدم اما با لبخند جواب اظهار محبت های احتمالی شان را دادم!
به صحبت هایشان که دقت کردم دیدم انگلیسی حرف می زنند؛ یادم آمد جایی خوانده بودم زبان اهل بهشت، عربی است! گفتم لابد بهشتِ شهدا اختصاصی ست! دست و پا شکسته چند کلمه ای انگلیسی بلد بودم و همین بهانه خوبی بود تا سرِ صحبت را با این حورالعین ها باز کنیم. از یکی شان که به جهت نعمت بهشتی، برازنده تر بود پرسیدم وات ایز یور نیم؟ اسمش را فهمیدم که گفت سوزان! گفتم اُکی و هر دو بی جهت خندیدیم!
در همین حال و هواهای خوش بودم که از دور صدایی آمد؛ یک نفر داشت نزدیک می شد و بلند بلند می گفت یا الله یا الله! دیدم عربی حرف می زند گفتم یحتمل می خواهد مرا به بهشت عادی ها ببرد!! نزدیک تر شد و حورالعین ها کنار رفتند؛ دیدم یک آخوند است!!! تا آخوند را دیدم حتم کردم که این جا نه بهشت است و این خانم ها نه حورالعین!!