نوشته محمد محرابی عامل است و توسط انتشارات آوای رعنا منتشر شده است.
شیرین روی تخت مرصع، آراسته با پارچه های زربافت و رنگارنگ با هفت قلم آرایش همچو طاووسی زیبا خودنمایی می کرد.
نیم تاج زرین برسر نهاده و شال قرمزش را از دو سوی گردن بلورین و بازوی سفیدش آویخته، کارها و گوشواره های نقره ای از دو طرف صورت زیباتر از گلش آویزان بود.
پیراهنی ابریشمی به رنگ نارنجی با سکه ها و منگوله های زرین برتن داشت.
چشمان شهلایش را به سلیمان دوخته بود، نام او که از لب های دلربایش خارج شد، روح سلیمان به پرواز در آمد ....