کتاب معنویت و زندگی "چهل و یک ماجرای واقعی و اثرگذار"، اثر حسن مختاری کمارعلیا؛ یکی از اهداف به نگارش درآمدن این کتاب، پند و اندرز گرفتن مخاطب از سرگذشت دیگران است.
هر داستان که در این کتاب آمده، بهرهای وافر و نتیجه اخلاقی فوقالعادهای دارد. بنابراین موعظه ضمن قصّه بیشتر اثر میکند، مخصوصاً اگر قصّه و ماجرای آن حقیقی و راستین باشد. از این روی، اثری که مقابل شماست حاوی چهل و یک ماجرای واقعی و اثرگذار است که از طریق مصاحبه جمعآوری و تنظیم شده است.
از جمله منافع این کتاب، آن است که هر شخصی به هر اندازه که از سعادت خود مأیوس شده یا در مصیبتها گرفتار و غوطهور باشد، با مطالعه این کتاب حالش دگرگون و امیدش به خداوند متعال زیادتر شده، مشتاق رحمت و مغفرت الهی گردیده و ناملایمات مادی او را از پای در نیاورد.
با دعای مادرم ، مشکلم حل شد
من در اداره، مشکل کاری داشتم که حل نمیشد. خیلی وقت بود که این مشکل حل نمیشد، روزی رفته بودم به دیدن مادرم، موقعی رسیدم که مشغول نماز بود. به او گفتم مادر سر نماز هستی، من یک مشکلی دارم بعد از نماز کنار سجادهات برایم دعا کن، انشاءالله خداوند لطفی فرماید تا مشکلم حل شود، من هم نذر میکنم تو را یک هفته ببرم مشهد برای زیارت امام رضا (ع). سر نماز دعایم کرد و گفت ان شاءالله مشکلت حل میشود؛ دو روز نگذشته بود که این مسئله حل شد و من هم به وعده خودم عمل کردم. اینکه میگویند دعای مادر مستجاب میشود به عینه من دیدم و خانوادگی به همراه مادرم به زیارت و پابوسی امام رضا (ع) رفتیم.
امید و توفیق
من با دوستم از زمان تحصیل در دوران راهنمایی و دبیرستان به اتفاق هم، قرار گذاشته بودیم که نیمه شعبان هر سال که مصادف با سالروز ولادت حضرت امام زمان (عج) است را با هم احسان پخش کنیم و این روز را عزیز و گرامی بداریم. پول جمع میکردیم، شکلات میخریدیم و به عنوان گرامیداشت و احسان میبردیم کنار خیابان و جاهای دیگری پخش میکردیم. چند سال بود که در نیمه شعبان همین کار را انجام میدادیم، تا اینکه.. .