کتاب جایگاه عزم به قلم محمدرضا فلاحشیروانی به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات باقرالعلوم (ع) به زینت طبع آراسته شده است. غرض اصلی کتاب جایگاه عزم، این است که شناختی تفصیلیتر از عنصر «عزم» ارائه دهد و نسبت آن را با معرفت روشن کند. «عزم» با واژه «اراده» هممعنا است و براساس نگاه حضرت امام «عزم» جوهره انسانیت انسان است. این نگاه در این کتاب بررسی شده است و سعی شده تا نگاهی تفصیلیتر از این عنصر ارائه شود.
پیام مهم این اثر این است که جدی گرفتن عزم به معنای بیاعتنایی به معرفت نیست. در کارها نباید به صرف معرفتافزایی تکیه کرد، بلکه باید عزم به انجام کار نیز در انسانها تقویت شود. این تألیف در زمینه نسبت معرفت و عزم تا حدودی ورود کرده و ترسیم مختصری انجام داده است؛ نسبت عزم و میل و تفاوتشان از دو منظر فلسفی و اخلاقی در این مجلد بررسی شده است. در نگاه فلسفی عزم فعل عقل و میل فعل قلب است. همچنین انگیزه با میل تفاوت دارد انگیزه، عزم و اراده فعل عقل در موطن قلب است. در این نگاه تفاوت اساسی میان انسان و حیوان روشن میشود، زیرا انسان هویتی شعوری و ارادی دارد که برای حرکت با صرف غریزه عمل نمیکند، بلکه عقل نیز باید سهم خود را ایفا کند تا کاری از انسان سر بزند.
یقیناً بین میل و اراده باید باید فرق گذاشت. میل، فعلِ دل و عزم و اراده، فعل عقل است.
میل و انگیزه نیز تفاوت دارند. انگیزه، عزم و اراده فعلِ عقل در موطن قلباند.
از آنجا که انسان هویت شعوریِ ارادی دارد، برای حرکت با کشش غریزی عمل نمیکند، بلکه باید عقل سهم خود را ایفا کند تا انسان، فعلی را انجام دهد. حتی اعمال غیرارادی یا به ظاهر غریزی نیز در انسان به لحاظ وجودشناختی ماهیتی عقلانی دارند که این ماهیت بسیط است و کارکرد عقل در اعمال غریزی قابل تفکیک نیست.