امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
15,000
نظر شما چیست؟
در 22 آذر ماه سال 65 با جهاد تهران تماس گرفته و دیدم عده ای از برادران می خواهند برای بازدید به منطقه بروند با خودم گفتم مدتی است به منطقه نرفته ام، خوب است بروم و سری به بچه های جنگ بزنم. با لذت آماده شدم.

شب 23 آذر ماه بود و خوبیده بودم. نیمه های شب بیدار شدم تا ببینم ساعت چند است ؛ ساعت 4 بامداد بود و دوباره خوابیدم. در عالم رویا دیدم که مرحوم علامه طبایطبایی به منزلمان آمده ما چند نفر هستیم که می خواهیم به جبهه برویم. در ایوان خانه نشستیم ، ایشان مقداری برای ما صحبت کرد و سپس آماده ی حرکت شدیم ...
صفحات کتاب :
232
کنگره :
‏‫‭DSR1628‏‫‭/ز85ی2 1396
دیویی :
955/0843
کتابشناسی ملی :
4030454
شابک :
978-600-7365-24-3
سال نشر :
1396

کتاب های مشابه یادداشت های انقلابی یک روستایی (جلد سوم)