در 22 آذر ماه سال 65 با جهاد تهران تماس گرفته و دیدم عده ای از برادران می خواهند برای بازدید به منطقه بروند با خودم گفتم مدتی است به منطقه نرفته ام، خوب است بروم و سری به بچه های جنگ بزنم. با لذت آماده شدم.
شب 23 آذر ماه بود و خوبیده بودم. نیمه های شب بیدار شدم تا ببینم ساعت چند است ؛ ساعت 4 بامداد بود و دوباره خوابیدم. در عالم رویا دیدم که مرحوم علامه طبایطبایی به منزلمان آمده ما چند نفر هستیم که می خواهیم به جبهه برویم. در ایوان خانه نشستیم ، ایشان مقداری برای ما صحبت کرد و سپس آماده ی حرکت شدیم ...
کنگره :
DSR1628/ز85ی2 1396