خواجه نصیرالدین طوسی از علمای بزرگ اسلام که در حوزههای مختلف علمی آثار فاخری از خود برجای گذاشته است.یکی از اثار فاخر خواجه در موضوع عرفان عملی، کتاب اوصاف الاشراف است. در انتساب این اثر به خواجه هیچ تردیدی وجود ندارد؛ چه خود خواجه در اول همین رساله، با نام بردن از «اخلاق ناصری»که از آثار قطعی اوست با عبارت:«محّرر این رساله و مقرّر این مقاله را بعد از تحریر کتابی که موسوم است به اخلاق ناصری و مشتمل است بر بیان اخلاق کریمه و سیاسات مرضیه بر طریق حکما، اندیشه بود که مختصری در بیان سیر اولیا و روش اهل بینش بر قاعده سالکان طریقت و طالبان حقیقت، مبنیث بر قوانین عقلی و سمعی، و منبی از دقایق نظری و عملی که به منزلت لب آن صناعت و خلاصه آن فن باشد، مرتب گرداند.» این موضوع را تصریح کرده است.
نوشتار حاضر کتاب اوصاف الاشراف (عرفان عملی به زبان فارسی) اثر خواجه نصیرالدین طوسی به تصحیح و مقدمه نجفقلی حبیببی منتشر شده توسط انتشارات دانشگاه تهران است.
آغاز سخن و آنچه این مختصر مشتمل است بر آن
شبهت نیست که هر کس که در خود و احوال خود نگرد، خویشتن را به غیر خویش محتاج داند؛ و محتاج غیر، ناقص باشد خود. و چون از نقصان خود خبردار شود، در باطن او شوقی به کمال که باعث او باشد بر طلب کمال، پدید آید؛ پس محتاج شود به حرکتی در طلب کمال. و اهل طریقت این حرکت را «سلوک» خوانند. و کسی را که به این حرکت رغبت کند شش چیز لازم حال او شود:
اول: بدایت حرکت و آنچه از آن دچاره نباشد، تا حرکت میّسر شود؛ به منزلت زاد و راحله در حرکات ظاهر.
دوم: ازالت عوایق و قطع موانع، که او را از حرکت و سلوک باز دارد.
سوم: حرکت که به واسطه آن از مبدا به مقصد رسند و آن«سیر و سلوک» باشد و احوال سالک در آن حال.
چهارم: حالهایی که در اثنای سیر و سلوک از مبدا حرکت تا وصول به مقصد برو گذرد.
پنجم: حالهایی که بعد از سلوک، اهل وصول را سانح شود.
ششم: نهایت حرکت و عدم انقطاع سلوک، که آن را در این موضع«فنا در توحید» خوانند.