کتاب حاکمیت، حجاب و عفاف: بررسی فقهی و حقوقی، نوشته فاطمه فلاحتفتی از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی راهی بازار نشر شده است.
با نگاهی اجمالی به روزشمار رویدادهای مرتبط با زنان در سه دهه گذشته درمییابیم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پوشش بانوان همواره یکی از موضوعهای بحثبرانگیز جامعه ما بوده است. از تیر 1359 که بحث الزامی شدن رعایت پوشش اسلامی در ادارهها مطرح شد تاکنون موضوع حجاب و پوشش بانوان دستمایه برگزاری همایشها، نشستها، سمینارها و تجمعهای مختلف بوده است و همواره بحثها، گفتوگوها، اعتراضها و شکایتهایی در مورد بدحجابی در جامعه ما وجود داشته است.
هرچند تبیین مسائلی همچون حدود و فلسفه حجاب با بهرهگیری از همه توانمندیهای علمی، هنری و رسانهای خود و استفاده از قالبهای جذاب شنیداری، نوشتاری و دیداری صورت میپذیرد، در این میان باید توجه داشت تا زمانی که مبانی فقهی و حقوقی مسئولیتها و اختیارهای حکومت اسلامی در زمینه گسترش فرهنگ حجاب و عفاف و مقابله با بیحجابی تبیین نشود و نظام اسلامی با یک برنامه جامع به این موضوع نپردازد، دیگر اقدامها آثار چندان گسترده و دیرپایی نخواهند داشت.
کتاب حاکمیت، حجاب و عفاف: بررسی فقهی و حقوقی، در سه فصل ضمن مفهومشناسی و موضوعشناسی مساله حجاب و عفاف، چهارچوب نظری و ادله مسئولیت حکومت اسلامی در ارتباط با حجاب را تشریح و در ادامه به بررسی عوامل موثر بر میزان مسئولیت حکومت اسلامی و محدوده آن در حوزه حجاب میپردازد.
فصل اول تلاش میکند با مفهومشناسی اصطلاحات در این پژوهش، جایگاه هر اصطلاح را در نظام فقهی ـ حقوقی اسلام و ارتباط آن با حکومت اسلامی را مشخص نماید. همچنین در این بخش با موضوعشناسی مسأله، به این امر توجه شده است که حیطه مسؤولیت حکومت در حوزه حجاب و عفاف تا کجاست.
فصل دوم به ساختار معرفتی، فقهی و حقوقی پرداخته و مبانی مسؤولیت را مورد بررسی قرار میدهد. از آنجا که حجاب از جمله مقولاتی است که در تلاقی اندیشه و عمل قرار دارد؛ لذا ضروری است خصوصیات نظام حکومتی اسلام تحلیل شود و بدین جهت این فصل در یک قسمت به چهارچوب نظری مسؤولیت حکومت و در قسمت دیگر مبانی فقهی با منظر این چهارچوب نظری استنباط شده است.
فصل سوم به عوامل تأثیرگذار در میزان پوشش از جمله عقیده، سن و فرهنگ پرداخته و تلاش میکند ضمن بررسی فقهی هر یک از این عوامل، میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل مذکور را در میزان مسؤولیت حکومت، بیان کند و در بخش دیگر این فصل عرصههای مسؤولیت حکومت با توجه به مبانی فقهی ذکر شده در فصل دوم و عوامل مؤثر بر مسؤولیت، بیان شده است.
اسلام به حفظ حرمت زن، پاسداشت کرامت وی و تاکید بر حفظ عفت و پاکدامنی او اهتمام ویژهای دارد. از مهمترین فلسفههای حجاب و عفاف، توجه دادن به جایگاه بلند آنان در آیین الهی، فراهم آوردن ضمانت کافی برای حفظ امنیت و پاکدامنی و جلوگیری از آسیبپذیری آنها در سایه روابط گسترده اجتماعی و اختلاط بیش از حد با مردان است. رهبر معظم انقلاب در اینباره میفرمایند: «حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است.
حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها، در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش، زنهای اعیان و اشراف، حجابی روی صورتشان میانداختند؛ در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیفتد. این، تکریم است. در ایران باستانی، زنهای اعیان و اشراف و روسا همه باحجاب بودند؛ زنهای افراد پائین و طبقات پست، نه، بیحجاب هم میآمدند؛ مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تکریم مال همه زنان است. این است نظر اسلام.»
بنابراین حکومت دینی موظف است به این اصل مهم انسانی توجه داشته و حجاب و عفت را که وسیله کرامت زن است، در جامعه اجرایی کرده و درباره آن اهتمام داشته باشد؛ در غیر اینصورت سخن از کرامت انسانی و عدم توجه به مسئله حجاب و عفاف در جامعه، خود تناقضی آشکار در گفتار و عملکرد است.