سندنویسی و وجود الگو از لوازم قطعی مدیریت استراتژیک جوامع برای نیل به اهداف است. الگوی پویا، جامع، آینده نگر و درعین حال توجیه کنندۀ به مقتضیات می تواند ناظر به مهم ترین مسائل یک حکومت یا ملّت، آینده را مطابق خواست بسازد و تأمین نماید. یک الگوی مطلوب برای پیشرفت لزوماً واجد ارزیابی دقیق ضمنی از محیط، نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت های موجود است که مبتنی بر بافت ارزشی و فرهنگی جامعه برای دست یابی به اهداف در بلندمدت نوشته می شود.
تغییرات مفهومی، ساختاری و ابزاری دنیای امروز در همۀ عرصه ها رخ داده و پیچیده شدن فرآیند درک مشکل تا حل مسئله موجب شده است تا فرآیند الگونویسی برای پیشرفت متناظر با امکانات، نیازها و اهداف به یکی از مهم ترین دغدغه های هر نظام سیاسی و جامعه ای مبدل شود. ازاین رو هر سند و الگویی اگر می خواهد متضمن پیشرفت همه جانبه با رعایت ساخت ارزشی جامعه باشد، باید چهار بُعد را در نظر بگیرد:
1) دارا بودن تحلیل صحیح از وضعیت کنونی؛
2) دورنمای واقعی از وضعیت مطلوب؛
3) راهبردهای دسترسی به اهداف؛
4) در نظر گرفتن ارزش ها و کرامت انسانی به عنوان مبادی و مفروضات.