کتاب رسیدگی های جزایی در نظام رسانه ای شدن نوشته علی رزمان، به بررسی بازنمایی رسانه ای جرم در چهارچوب مفهومی، ویژگی ها و پیامد ها، تاثیر رسانه ای شدن جرم بر رسیدگی کیفری و تاثیر رسانه ای شدن جرم بر قرارهای تامین کیفری و تعیین مجازات می پردازد.
با صنعتی شدن جوامع و بالا رفتن هزینه های انتشار رسانه های ابتدایی جمع آوری منابع مالی به عنوان مهم ترین اهداف رسانه ها در دستور کار آن ها قرار گرفت و بازار جذب آگهی تبلیغاتی به عنوان اصلی ترین منبع جذب درآمد مورد توجه مدیران رسانه ها قرار گرفت. همچنین با گسترش شهرنشینی و افزایش ساعات کاری از ارتباط مستقیم افراد با جامعه کاسته شد و نیازهای آموزشی، سرگرمی و تجاری نیز از طریق رسانه ها به عنوان واسطه بین افراد و جامعه تامین شد در نتیجه مدت کمتری به بازتاب اخبار مربوط به رخداد های جامعه اختصاص داده شد. پدیده های مجرمانه علاوه بر ظرفیت بالا در تامین جذابیت برنامه های رسانه ها در جذب مخاطب بیشتر در رقابت با سایر رسانه ها نیز موثر بودند.
به همین دلیل اخبار مربوط به پدیده های مجرمانه در دستور کار رسانه ها قرار گرفتند. با توجه به فراوانی زیاد اخبار جنایی و ظرفیت محدود رسانه ها در بازنمایی این اخبار، انتخاب اخبار جنایی بر اساس معیار هایی که موجب جذب مخاطب می شود انجام می گیرد که به آن ارزش خبری گفته می شود. این امر باعث شده روند بازنمایی اخبار جنایی کاملا گزینشی بوده و فقط رخداد هایی که دارای ارزش خبری بالایی هستند برای بازنمایی انتخاب شوند.
خبرنگاران برای تامین جذابیت گزارش های خود به جذابیت ذاتی وقایع اکتفا نکرده و با استفاده از روش های مختلف سعی کردند تا از حداقل زمان بیشترین استفاده را ببرند. در این راستا محتوای بازنمای رسانه ای جرایم ویژگی های منحصر به فردی دارا شده است. خبرنگاران در گزارش های خود در تلاش هستند، حکایتی داستان گونه از رخدادهای جامعه را بازتاب دهند. به همین دلیل در اخبار رسانه ای ساده و روان بودن متن گزارش اهمیت ویژه ای دارد. ساده بودن متن گزارش درک مفهوم آن را برای مخاطب آسان تر می کند و با توجه به محدود بودن زمان افراد در ارتباط با رسانه ها مطلوبیت بیشتری نیز برای مخاطبان دارد. خبرنگاران برای افزایش جذابیت پدیده های مجرمانه از روش هایی مانند انتخاب صفت های دلهره آور برای پرونده های خشونت آمیز بر میزان ارزش خبری آن می افزایند. عناوینی مانند (خفاش شب)، (عقرب سیاه)، (شیاطین باغ وحشت) و (خفاش جنایتکار)، (کفتار شهر)، (کرکس پیر) و... در همین راستا در دهه های اخیر مورد استفاده ی خبرنگاران قرار گرفته است. اقدام دیگری که خبرنگاران در این جهت انجام می دهند عدم بازتاب کامل واقعه خبری است. در جهت رعایت سادگی متن گزارش خبرنگاران از آوردن هر گونه مطلب یا اصطلاح فنی از اصطلاحات حقوقی که جمله که موجب پیچیدگی متن گردد خودداری می کنند در نتیجه محتوای رسانه ها فاقد جنبه های علمی و کارشناسی هستند. این امر به دلیل این است که علاوه بر این که مخاطب با محدودیت زمانی رو به رو است، مدیران رسانه ها نیز با پذیرفتی کارکرد های متنوع فرصت کمتری در بازتاب اخبار دارند و نمی توانند تمام جنبه های واقعه را پوشش دهند. ایدئولوژی حاکم بر رسانه ای عامل دیگری است که بر گزارش خبرنگار و تفسیر و نحوه بازتاب وقایع مجرمانه تاثیرگذار است.
وجود این ویژگی ها در بازنمایی رسانه ای جرایم پیامدهای متعددی به دنبال دارد. یکی از پیامدهای بازنمایی رسانه ای جرایم افزایش نتایج جرم به خصوص ترس از جرم در جامعه است. تاثیر بازنمایی رسانه ای در این امر زمانی بیشتر می شود که، خبرنگاران با توجه به ارزش خبری بالای جرایم خشونت آمیز و جنسی سهم زیادی از اخبار رسانه ای را به این جرایم اختصاص می دهند. این نوع جرایم به دلیل این که خطر ناشی از آنان برای تمام افراد جامعه ملموس است تاثیر قابل توجهی در جامعه دارد. بازنمایی پدیده های مجرمانه در پوشش اخبار رسانه ای و برنامه های جاری موجب می شود که افراد مستعد ارتکاب جرم شیوه های ارتکاب جرایم را فرا گرفته و با الگوبرداری از محتوای مجرمانه رسانه ها اعمال مجرمانه خود را مرتکب شوند. علاوه بر این در جرایمی که ارتکاب آن دارای قبح اجتماعی بالایی است، بازتاب این جرایم موجب از بین رفتن قبح اجتماعی عمل و از دست دادن پشتوانه اجتماعی در دراز مدت می گردد.
در بخشی از کتاب رسیدگی های جزایی در نظام رسانه ای شدن می خوانید:
میزان آسیب پذیری بزه دیده تاثیر قابل توجهی در بازنمایی اخبار مربوط به آن جرم دارد. افرادی مانند سالمندان، افراد معلول و ناتوان، اطفال و بانوان آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند. دو نکته در توجه افکار عمومی به بزه دیدگی اقشار آسیب پذیر تاثیرگذار است. اول اینکه حمایت از این اقشار به عهده خانواده آن ها و جامعه قرار دارد. در نتیجه بزه دیدگی این افراد نیز ناشی از کوتاهی جامعه در حمایت از آن ها بازتاب داده می شود و با توجه به اینکه رسانه ها در بازتاب اخبار جنایی سعی در مقصر نشان دادن شخص یا گروهی خاص در وقوع جرم دارند و در این موارد هم کوتاهی جامعه به راحتی قابل مشاهده است تحلیل های رسانه ای بر آسیب پذیری بزه دیده و کوتاهی جامعه متمرکز می شود. در خصوص بزه دیدگی زنان و به خصوص تحت تاثیر یافته های شاخه جرم شناسی فمنیستی که بر وضعیت نامناسب و نامطلوب زنان در جامعه تاکید دارد، نسبت به بزه دیدگی زنان نیز حساسیت ایجاد شده است. از این دیدگاه بزه دیدگی زنان تحت شرایطی است که از جامعه به آن ها تحمیل می شود و به نوعی جامعه در بزه دیدگی آن ها سهیم است.
دومین عامل این است که آسیب پذیری موجب بر انگیختن احساس ترحم جامعه نسبت به این افراد می شود. این ویژگی به خصوص زمانی نمایان است که یک بزه دیده ی واقعی کاملا بی گناه و بی دفاع که در کل بی گناه فرض می شود به وسیله شخصی بزه دیده واقع شده است که کاملا نقطه ی عکس این بزه دیده ی بی گناه است یعنی کاملا بد خواه و غیر قابل اصلاح، در چنین حالتی صدمه ای که به قربانی وارد می شود به نظر می رسد که به کل جامعه وارد شده است. یکی از دلایل افزایش جرائم علیه اطفال این است که اطفال آسیب پذیر ترین قشر جامعه از جرائم خشونت آمیز می باشند.
کنگره :
P۹۶ /ع۴۲الف۹۴ ۱۳۹۶