کتاب قهرمان زندگی خودم هستم نوشته سرکار خانم توران باباخانی منتشر شده در نشر متخصصان است.
جایی که تو را میفرستم، جای زیبا و دیدنی است. زیباست؛ چون من تو را به آن دعوت کردهام. در آنجا همه نوع انسان هست. اینکه انسانها و دنیا به چه شکلی درمیآیند، به نگاه و نگرش تو بستگی دارد تا زمانی که نگاه مثبتی به اطرافیانت و دنیای واقعی داری، زندگی را زیبا میبینی و تصویر بهتری از دنیا در ذهنت ساخته میشود؛ تصویری که تو میتوانی آن را به زیبایی هرچه تمامتر برای دیگران جلوه بدهی.
باید روی بوم نقاشی زندگیت بهترین رنگها و نقشها را پیاده کنی که دیگران هم نظارهگر لحظههای زیبایت باشند. چه بسیارند کسانی که هدفشان شکست تو است، ولی تو باید موفق شوی و کسانی را که در دوردستهای ذهنشان برای شکست تو یک گوشه منتظر ماندهاند، سر جایشان بنشانی. در کولهبارت باورهای باارزشی گذاشتهام که هرکدام را باید پرورش دهی و تمام هنرت را به کار بگیری که آنها را به شکل واقعی خودشان ترسیم کنی. تو متولد میشوی تا واقعیتهای زندگی را به معنای حقیقی بفهمی.
در این مسیر دور و دراز یک جایی هست که در آن عشق را تجربه میکنی و درنهایت متوجه میشوی که زندگی بهتنهایی معنا ندارد و عشق است که به زندگی رنگ و بوی خاصی میدهد؛ عشقی که برای آغازش تاریخ نمیخواهد بنویسی؛ چون زمانی که معنای واقعیاش را پیدا کردی، احساس میکنی از بدو تولد با تو بوده است. شاید که زیبایی دیگر عشق در این است که پایانش نامعلوم است. عشق حسی است که برای هرکسی اتفاق میافتد و زیبایی دیگرش در این است که همیشه میتوان عاشق بود و برای عاشقی هیچوقت دیر نیست و هر عشقی خاصیت خودش را دارد.گاهی بعضی عشقها خاصتر هستند، پس باید در آن هنگام خاصتر عاشقی کرد، من هم تو را که بنده من هستی، خاص دوست دارم و تو را به راه و رسم خودم دوست دارم و تو به رسم و آیین دلباختگان عاشقانههایت را در گوشهای از دلت نگه دار؛ شاید که بیاید روزی تا آنها را برای معشوق خاص زندگیت بازگو کنی و او را در لحظات پر از طنین گران بهای عشق شریک بسازی. باشد که با تو دیگران عظمت عشق را درک کنند. من به تو قدرتی دادهام که تو را از سایر مخلوقات جدا کرده است، در تو قدرت بینظیری است که با گریهکردن از آن یاد میکنم و ثمره آن اشکی است که به اختیار از چشمههای خروشان وجودت سرازیر میشود.
اشک تنها بارانی است که هر زمان و در هر مکان میتواند ببارد. ابرهایت را باید قوی نگه داری تا در موقع هنگام شروع به باریدن کنند. با اشک است که به عظمت صورتهای زشت و زیبای زندگی پی میبری. آنجا که نهایت درد و تلخیها را احساس کردی، اشک است که میآید تا تمام آنها را بشوید و با خود به عمق درهای ببرد.