افزایش جرایم به خصوص گسترش فعالیتهای مجرمانه سازمانیافته منطقهای و بینالمللی، ظهور اشکال نوین بزهکاری با کاربرد تمهیدات و تدابیر جدید در ارتکاب جرایم از سوی بزهکاران و استفاده آنان از شیوههای متنوع برای قانونی جلوه دادن درآمدهای نامشروع در دهههای اخیر از یکسو و بالا رفتن احساس ناامنی و ترس از وقوع جرایم، بخصوص جرایم خشونتآمیز از سوی دیگر، موجب شده است بزهکاری به صورت یکی از نگرانیهای اساسی مردم و حکومتها درآید و رشته جرمشناسی در پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح بزهکاران، با بحران روبهرو شود.
برای این که جرمشناسی از وضعیت مذکور خارج شود و از توانمندی و کارآمدی افزونتری برخوردار شود، از آغاز دهه هفتاد میلادی (1970) غالب کشورهای غربی؛ از جمله فرانسه، سوئد، ایالات متحده آمریکا و... که آمار بزهکاری در آنها رو به فزونی دارد، بر آن شدند تا با تشکیل کمیسیونهای مطالعاتی متشکل از دانشگاهیان و مسؤولان اجرایی، قضایی و پلیسی، جنبههای مختلف پدیده مجرمانه را بررسی نمایند و سپس با توجه به نتایج آن، در سیاست جنایی معمول و عوامل و ابزارهای آن، تجدیدنظر کنند.
در حال حاضر، جامعه بینالمللی، حکومتها و اندیشمندان، این موضوع را یک ضرورت میدانند و پژوهشگران و محققان را ترغیب میکنند با تلاشی همگانی و هماهنگ، بیشتر جنبههای عملی و کاربردی قضیه را بررسی کنند و با استفاده از دادههای خویش، محورها و ابزارهای جدیدی را به عنوان راه حلهای مؤثر در مجازات بزهکاران و پیشگیری از بزهکاری معرفی نمایند.
کتاب نقش اسلام در پیشگیری و کاهش بزهکاری مهدی عیلزاده، در راستای همین هدف نگاشته شده است و در صدد تبیین این اندیشه است که از آموزههای دین اسلام که در قالب دهها هزار آیه و روایت مطرح شده است، میتوان پس از گردآوری و دستهبندی آنها بر اساس مباحث جرمشناسی، برای توصیف بزه و بزهکاری، مطالعه علمی علل بزهکاری، چگونگی راههای پیشگیری از بزهکاری، اصلاح بزهکاران و جلوگیری از تکرار بزهکاری، تعیین سیاستهای جنایی و همچنین عدالت کیفری بهره برد و از این مسیر به هدفهای فوق رسید.
از آن جا که پژوهش مزبور، چند رشتهای محسوب میشود و راجع به راهکارهای راهبردی و کاربردی جرم شناسی و دین در پیشگیری از بزهکاری میباشد، پرداختن به بعضی مباحث برای فراهم نمودن بستر مناسب و دفع بعضی ذهنیتها و توهمها، لازم به نظر میرسد.
در بخش اوّل؛ یعنی «کلیاتی از مباحث جرمشناسی» در حد نیاز، اجمالی از تاریخچه، تحوّلات، شیوه مطالعه، گستره، مزیتها و کاستیهای جرمشناسی بیان میشود و پس از تبیین بستر بحث و مقصود از آن، در بخش دوم، به «کلیاتی از مباحث دینی» پرداخته خواهد شد و سپس به بحث «شیوه های اسلام در پیشگیری و کاهش بزهکاری» اشاره میشود.
در مباحث بخش دوم نیز، ابتدا با استفاده از معرفتشناسی دینی، سیمایی از دین که به معنای حقیقی آن نزدیکتر به نظر میرسد، ترسیم میشود تا در نتیجه آن، بعضی از ذهنیتها و توهمها راجع به دین، دفع یا رفع شود و مقصود از دین و گستره آن مشخص گردد. سپس با استفاده از بسترهای ایجاد شده در قسمتهای گذشته، به چگونگی نقش اسلام در پیشگیری و کاهش بزهکاری پرداخت میشود و در حد توان و با استفاده از راههای متفاوت، صحت و درستی آن را بررسی خواهد شد.
جامعهشناسی جنایی، پدیده جنایی را به اعتبار پدیده اجتماعی و پدیده جمعیت، بررسی میکند و به بررسی تبهکاری در مجموعهاش و تجزیه و تحلیل نفوذ اطرافیان خانوادگی و اجتماعی بزهکار و روابطی که بین بزهکار و دیگر اطرافیانش برقرار می شود، می پردازد.
در جامعه شناسی جنایی تلاش می شود با اقداماتی سازنده، بزهکار، مجددا به آغوش جامعه برگردد و در نتیجه، به مقامی مناسب با استعداد خود دست یابد. یکی از اهداف جامعه شناسی جنایی پیشگیری از جنایت در سطح جامعه است.
جامعه شناسی جنایی برای این که وظیفه خود را کاملاً درست انجام دهد، متکی به آمار جنایی است که اطلاعات سودمندی درباره ساختار و تغییرات تبهکاری بر حسب زمان و مکان به دست می دهد.
جامعه شناسی جنایی با داده های «قوم شناسی»، جغرافیای انسانی، علم اقتصاد و در آخرین مرحله، با داده های «تاریخ اجتماعی» رشد خود را با قدرت، سامان می بخشد. از سوی دیگر، تنوع فرهنگها و رفتارهای اجتماعی بر حسب جوامع، مسأله مقایسه را در جرم شناسی به وجود آورد و بدین سان، «جرم شناسی تطبیقی» امروزه در اوج ترقی است و این نوشتار نیز نوعی از آن می باشد.