کتاب «تالکت پارسنز و جامعهشناسی فرهنگ» نوشتۀ عباس محمدیاصل در انتشارات آرمان رشد به چاپ رسیده است.
تالکت پارسنز شخصیت افراد را در تعامل با فرهنگ و هر دو را در تعاطی با کلیه خردهنظامهای اجتماعی و بلکه نظام اجتماعی مطالعه کرد. وی جهان اجتماعی را بهشدت تأثیرپذیرفته از فرهنگ دانست؛ تاجاییکه فرهنگ و نظام فرهنگی را بر دیگر جهانها مانند اجتماع، اقتصاد و شخصیت فردی از حیث کنترل سیبرنتیکی مسلط دانست، هرچند که متقابلاً توسط آنها مشروط هم میشود. از این نگره اگر رفتار انسان تحتتأثیر ارزشهای حاکم بر ذهنیت او باشد و ذهنیت وی از طریق جامعهپذیری به فرهنگ انتساب جوید، در این صورت جهتگیری کنشی بهسوی انسجام جوامع و حفظ نظم همگی تحتتأثیر ارزشهای فرهنگی است که بر آن جامعه و ذهنیت افرادی که در آن بستر فرهنگی زندگی میکنند، حاکم است.
«فرهنگ یکی از خردهنظامهای سطح کلان نظامهای اجتماعی است. بر این اساس کنش انسان از طریق و وفق الگوبرداری از معانی اشیا و جهتگیریها نسبت به اشیا در دنیای تجربه انسانی سازماندهی میشود. معنا در کاربرد فنی کنونی مبین مقولهای رابطهای است که در اصطلاح فلسفی، هم به سوژه یا کنشگر دانستن (یا برای اجتناب از سوگیری شناختی، جهتگیری) دلالت میکند و هم به شی یا بهطور کلیتر، سیستمی شامل کثرتی از کنشگران و اشیا. جهتگیریها نسبت به اشیا به شکل ساختیافته یا در اصطلاح معمولاً مورد استفاده در بافت فرهنگی، بهعنوان الگو در نظر گرفته میشوند. بهعبارت دیگر بین جهتگیریها نسبت به اشیای مجزا و طبقات مختلف اشیا و بین جهتگیریهای کنشگران و طبقات مختلف آنها عناصری از سازگاری، نظم یا انسجام وجود دارد.»